روشنایی پس از تاریکی
روشنایی پس از تاریکی
پارت 15
*اوه ممنونم
اروم در اتاق تهیونگ رو باز کردم به طرز کیوتی خواب بود رفتم پیشش نشستم دستاشو گرفتم که چشماشو اروم وا کرد
+ا/ت.. (با صدای گرفته و اروم)
*ته ته... چاگیا بیدار شدی؟ درد که نداری؟ خوبی؟
+خوبم ا/ت... میا
*میا چی؟
+اگه نکشیمش دست از سرمون بر نمیداره
*اوم اول بذار حالت خوب شه بعد یه کاریش میکنیم نگران نباش
+خیلی خب
ویو تهیونگ
دو روزهه از بیمارستان مرخص شدمو منو ا/ت درحال نقشه ریختن برا گیر انداختن میا بودیم
+خب پس نقشه اینه امشب میریم وارد خونه ی میا میشیم و کارشو میسازیم
*اوووو قراره حال بدههه انتقامم(با ذوق)
+ا/ت نمیدونستم اینقور روحیه ی خشنی داری(با خنده و تعجب)
*خب چیههه اون به تو شلیک کرددد دشتی میمردییی
+اوووو خوشم میاد غیرتی میشی😂
*بیخیال ساعت چند میریم؟
12+
*اها باوشه
ویو ساعت 12 شب
اماده شده بودیم ا/ت خیلی گنگ شده بود
+اوووو خانم پارک چقد جذابببب
*هه تازه کجاشو دیدی(با غرور و پوزخند)
+خب دیگه بریم
*باش
________________&________________
شرطا:5 تا کامنت 5 تا لایک
برسونین بای🗿💜
پارت 15
*اوه ممنونم
اروم در اتاق تهیونگ رو باز کردم به طرز کیوتی خواب بود رفتم پیشش نشستم دستاشو گرفتم که چشماشو اروم وا کرد
+ا/ت.. (با صدای گرفته و اروم)
*ته ته... چاگیا بیدار شدی؟ درد که نداری؟ خوبی؟
+خوبم ا/ت... میا
*میا چی؟
+اگه نکشیمش دست از سرمون بر نمیداره
*اوم اول بذار حالت خوب شه بعد یه کاریش میکنیم نگران نباش
+خیلی خب
ویو تهیونگ
دو روزهه از بیمارستان مرخص شدمو منو ا/ت درحال نقشه ریختن برا گیر انداختن میا بودیم
+خب پس نقشه اینه امشب میریم وارد خونه ی میا میشیم و کارشو میسازیم
*اوووو قراره حال بدههه انتقامم(با ذوق)
+ا/ت نمیدونستم اینقور روحیه ی خشنی داری(با خنده و تعجب)
*خب چیههه اون به تو شلیک کرددد دشتی میمردییی
+اوووو خوشم میاد غیرتی میشی😂
*بیخیال ساعت چند میریم؟
12+
*اها باوشه
ویو ساعت 12 شب
اماده شده بودیم ا/ت خیلی گنگ شده بود
+اوووو خانم پارک چقد جذابببب
*هه تازه کجاشو دیدی(با غرور و پوزخند)
+خب دیگه بریم
*باش
________________&________________
شرطا:5 تا کامنت 5 تا لایک
برسونین بای🗿💜
۴.۹k
۰۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.