امروز

امروز
عجیب هوایِ آغوش داشتم !
می خواستم
که گم شوم در بازوانِی
که می فهمد معنیِ بغضم را ...!
دیدگاه ها (۱)

"عشق" یعنی که به یوسف بخورد شلاقی"درد"تا مغز سر و جان زلیخا ...

مرا نگاه کن:باغی ام پر از وسوسه ی برگ، بیابانی ام پر از عطشِ...

بیا جمعه‌ها را تعطیل کنیم، مثل همهمن شعر نمیگویم تو هم با چش...

دلتنگ روز هایی هستم کهباعث میشدی حس خوبی داشته باشم :

بیدار می شومکه هوای داشتنت رانفس بکشمگرمای حضورت راحس کنمو ت...

‍این روزها عجیب دل تنگ می شوم و من این دلتنگی را عاشقانه به ...

از مسلخ خود به چشم تو پناه آوردم ای اغوش آغشته به نور پرواز ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط