مرا نگاه کن

مرا نگاه کن:
باغی ام پر از وسوسه ی برگ،
بیابانی ام
پر از عطشِ سیلاب ؛
گلویی
خسته از فریادِ آب
آسمان،
شعر باران را بخوان...
دیدگاه ها (۷)

چشمانت را یڪ ساعتقرض میدهی..مادرم علت بی خوابی هایم رامیخو...

امشب کفش های شعرم تنگ است ، پای احساسم را می زندچگونه راه شب...

"عشق" یعنی که به یوسف بخورد شلاقی"درد"تا مغز سر و جان زلیخا ...

امروز عجیب هوایِ آغوش داشتم !می خواستم که گم شوم در بازوانِی...

گوش کن؛صدایِ خِش خِش برگ ها راصدای پایِ جویبار را در میان در...

با همه ی بی سر و سامانی امباز به دنبالِ #پریشانی امطاقتِ #فر...

شعر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط