سناریو
وقتی ت بغلش گریه میکنی
.
.
نامجون:یااا ا/ت گریه نکن:) (و اشکاتو پاک میکنه)
.
.
جین:چیشد یهو؟ تو ک الان خوشحال بودی
.
.
یونگی:کی پیشیمو ناراحت کرده؟ گریه نکن پیشیییی
.
.
جیهوپ:سانشاینم راحت باش و گریه کن ولی اینم در نظر بگیر ناراحت میشم وقتی اشکاتو میبینم
.
.
جیمین:نمیخوام گریه کنی.. چیکار کنم گریه نکنی موچی کوچولوی من؟
.
.
تهیونگ:یونتان باهات کاری کرده اینجوری شدی؟
.
.
جونگکوک:میخوای بریم شهربازی بعدم بریم بازار یا هرجا ک بخوای چون نمیخوام گریه کنی
.
.
نامجون:یااا ا/ت گریه نکن:) (و اشکاتو پاک میکنه)
.
.
جین:چیشد یهو؟ تو ک الان خوشحال بودی
.
.
یونگی:کی پیشیمو ناراحت کرده؟ گریه نکن پیشیییی
.
.
جیهوپ:سانشاینم راحت باش و گریه کن ولی اینم در نظر بگیر ناراحت میشم وقتی اشکاتو میبینم
.
.
جیمین:نمیخوام گریه کنی.. چیکار کنم گریه نکنی موچی کوچولوی من؟
.
.
تهیونگ:یونتان باهات کاری کرده اینجوری شدی؟
.
.
جونگکوک:میخوای بریم شهربازی بعدم بریم بازار یا هرجا ک بخوای چون نمیخوام گریه کنی
۹.۸k
۲۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.