سناریو
وقتی میبوسیشون
.
.
نامجون:(میخنده و خجالت میکشه) یاااا قبلش خبر بدههه
.
.
جین:(اونم تورو میبوسه) ولی میدونم بخاطر هندسامیم نتونستی تحمل کنی
.
.
یونگی:پیشی کوچولوم چیزی میخاد ک اینقد رومانتیک شده؟
.
.
جیهوپ:(میره ت شک ولی بعد با لبخند) خیلی یهویی بود سانشاینم:)
.
.
جیمین:(ذوق میکنه)
.
.
تهیونگ:یاااا منم میخام بوست کنمممم(ولی فرار میکنی و در نهایت میبوستت)
.
.
جونگکوک:ک بانی کوچولوم بوسم کرد هان؟ (و اونم بوست میکنه)
.
.
نامجون:(میخنده و خجالت میکشه) یاااا قبلش خبر بدههه
.
.
جین:(اونم تورو میبوسه) ولی میدونم بخاطر هندسامیم نتونستی تحمل کنی
.
.
یونگی:پیشی کوچولوم چیزی میخاد ک اینقد رومانتیک شده؟
.
.
جیهوپ:(میره ت شک ولی بعد با لبخند) خیلی یهویی بود سانشاینم:)
.
.
جیمین:(ذوق میکنه)
.
.
تهیونگ:یاااا منم میخام بوست کنمممم(ولی فرار میکنی و در نهایت میبوستت)
.
.
جونگکوک:ک بانی کوچولوم بوسم کرد هان؟ (و اونم بوست میکنه)
۱۱.۸k
۲۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.