مثل برف

مثل برف، 

یکروز آب میشوم و میروم ...

آنوقت تو، 

تمام خاطراتم را کتاب میکنی 

و من ؛

میان آدمها منتشر میشوم ...
دیدگاه ها (۱)

‏لااقل کاش یکی بود که همدردم بوددرک میکرد چرا غمزده شد،اشعار...

هنوز هم ،حوالی خواب هایشبانه امپرسه میزنیدیر وقت است ،آرام ب...

خدایا ...!جهنمت فرداست ,پس چرا من امروز میسوزم ...؟

فرسنگ ها دور تر از اینجا ،کسی بدنبال من می گردد . . .این شعر...

من بی #تویک واژه‌ی ساده بیش نیستم،اما کنارت، همچون...یک #کتا...

ما تو دنیایی زندگی میکنیم که یک اب معدنی پولی است بعد تویی ...

روزیمن چهل ساله میشومو موهایم جوگندمیحتمابازهم شبها تنهایی ق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط