دلا تا به کی از در دوست دوری

دلا تا به کی، از در دوست دوری
گرفتار دام سرای غروری؟

نه بر دل تو را، از غم دوست،دردی
نه بر چهره از خاک آن کوی، گردی



#شیخ بهایی
دیدگاه ها (۲)

گاهی خودت را رها کنمثل بادبادکْ در باد.خدا را چه دیده‌ایشاید...

تکیه بر دیوار کردم خاک بر پشتم نشستدوستی با هر که کردم عاقبت...

گفتم به دل عاشق مشو،جایی برای عشق نیست خندید دل گفتا به من،پ...

"ﺁﺩﻣﻬﺎ " ﻫﻢ ﻣﺜﻞ "ﺍﺷﮑﺎﻝ ﻫﻨﺪﺳﯽ " ﻫﺴﺘﻨﺪ : ﺑﻌﻀﯿﻬﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ "...

صید و دام و صیاد

به سر شوق سر کوی تو دیرم

تو با جامی ربودی ماه از آبچو نوشیدیم از آن جام گواراتو نیلوف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط