کاملم کن پارت ۱۶

راکی که از جای پادشاه اومد بیرون یه نفس راحت کشیدم
صدای شمشیر زدن اومد براش جالب شد چون شمشیرزنی رو از پدرش یاد گرفته بود ولی شمشیری که داشت رو برادرش برداشته بود رفت سمت صدا هر چقدر جلوتر می رفت صداها واضح تر میشدن تا رسید به منطقه ای که دو نفر درحال شمشیرزنی بودن یکی از اونها پرنس بود و دیگری معلمش
‌سنسی: دست و پات باید باهم حرکت کنه تا ضربه قوی تر باشه« شمشیر رو از بقل گوشش تاب داد»
‌شوتو: فهمیدم باید هردو با هم حرکت بکنن« دفاع ضربه سنسی و لگد زدن برای دور کردن سنسی»
‌سنسی: حرکتت خیلی خوب بود « گارد حمله گرفتن برای ضربه دوباره»
‌شوتو: آریگاتو « یورش به سمت سنسی»
‌سنسی: سر سری تصمیم نگیر« ضد حمله زدن و پرت شدن شوتو به بیرون از زمین» اگه مبارزه واقعی بود شمشیر من توی معده جناب عالی بود
‌شوتو: گومن بیشتر تمرین می کنم تا بهتر بشم« بلند شدن از زمین و تعظیم کردن»

#مای_هیرو_اکادمی #مدرسه_قهرمانانه_من #شوتو_تودوروکی #سناریو #فن_فیک #کاملم_کن #انیمه #مانگا
دیدگاه ها (۰)

سلام

مانگا بانگو

سلام

کاملم کن پارت ۱۵

پارت ۱ ویو ناروتو:ساعت ۶ صبح بود، از جام بلند شدم و اتاق رو ...

پروفسور !"" حسن صباح "" رهبر یه فرقه انحرافی بوده که از تفکر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط