نشد که من و تو هرگز کنار هم باشیم

نشد که من و تو هرگز کنار هم باشیم

مثال عینی یک زوج محترم باشیم



و سهم من و تو از روزگار گم شد تا

به چشم مؤمن و ابلیس متهم باشیم

تو مثل مریم و من یوسفی که می ترسید
بدون واهمه یک روز هم قدم باشیم


دلم گرفته از این حکمتی که می گوید
همیشه من و تو باید اسیر غم باشیم


خدا کند که بیایی،خدا کند این بار
شبیه خواب قشنگی که دیده ام باشیم
دیدگاه ها (۱)

آه معشوقه! رنگ من زرد استاین غزل ماجرای یک مرد استمن مریضم، ...

روزی تو پیدا میشوی،وقتی که شاعر میشوم...من درخیابانهای گیج،...

بوسیدن تو آخر این دخل و خرج بودشبها به یاد تو دلم در هرج و م...

صدایم کن که من پژواک شعری بس دل انگیزمکه از فـــــــواره ای ...

حدیث قدسی : انَا اللّهُ الکَریمُ ، خَلَقتُ الخَیرَ قَبلَ الش...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط