پارت من دیگه حرفی ندارم بزنم
پــــارتـــ ۱۰ من دیگه حرفی ندارم بزنم..✌
+رفتیم تو مغازه من چشمم به یه دامن چرم مشکی که روش راه راه داشت خورد..خیلی خوب بود..
+بی شک اونو خریدم.. یه لباسیم که بهش بیاد خریدم ..
+لامیا کجایی?
-اینجام لوسی بیانظر بده..
+امم بنظرم اینی که روش راه راه مخمل داره خوبه ...
-واقعا!
+آره بخدا میدونم بهت میاد.
-باشه آقا اینو میخوام..
- تو خریدی??
+ آره خریدم سوپرایزه...
-خب بریم وسایل هالوین بگیریم.
+بریم..
+رفتیم تو یه مغازه من یه رژلب سیاه ورداشتم بایه گردنبندی که روش عنکبوت بود بایه گوشواره ی عنکبوتی ورداشتم باانگشتر اسکلت..
-من بندانگشتی های سیاه که روش نگین های سیاه بود ورداشتم و...
+بریم??
-بریم..
+من لباسامو پوشیدم موهامم نصفه بالایی جم کردم گردنبندمو انداختم رژلب سیاهمو زدم
+ بعد با مداد چشم سیاه دور لبامو حالت بخیه زدن کردم ... ادکلنم زدم..
-منم لباسو پوشیدم موهمو موج دار کردم رژلب جیگری زدم یه تل خوشگلم گذاشتم،...
.
.
.
.
.
+رفتیم وارد سالن خیلی شلوغ بود .... اون رفت W.C منم منتظرش بودم راه میرفتم که بعد..
+دوست دانشگاهی ناتالی و پااولا رو دیدم ...
ناتالی..
وااای بیبن کی اینجاست ...... چطوری لوسی؟؟؟؟
+ ناتالیییی ســـلام اینجا چیکار میکنی؟؟
اززبون ناتالی
برام یکم عجیب بود بی خبر ... اصن یه چیز عجیب.. معلوم بود
بایکی اومده.. ... به پااولا هم که اونور بود مرموزانه نگاه میکرد...
پااولا اومد که...
چطوره خوبه یا نه؟ sorry اگه خیلی کمه اصلا حال ندارم جبران میکنم
+رفتیم تو مغازه من چشمم به یه دامن چرم مشکی که روش راه راه داشت خورد..خیلی خوب بود..
+بی شک اونو خریدم.. یه لباسیم که بهش بیاد خریدم ..
+لامیا کجایی?
-اینجام لوسی بیانظر بده..
+امم بنظرم اینی که روش راه راه مخمل داره خوبه ...
-واقعا!
+آره بخدا میدونم بهت میاد.
-باشه آقا اینو میخوام..
- تو خریدی??
+ آره خریدم سوپرایزه...
-خب بریم وسایل هالوین بگیریم.
+بریم..
+رفتیم تو یه مغازه من یه رژلب سیاه ورداشتم بایه گردنبندی که روش عنکبوت بود بایه گوشواره ی عنکبوتی ورداشتم باانگشتر اسکلت..
-من بندانگشتی های سیاه که روش نگین های سیاه بود ورداشتم و...
+بریم??
-بریم..
+من لباسامو پوشیدم موهامم نصفه بالایی جم کردم گردنبندمو انداختم رژلب سیاهمو زدم
+ بعد با مداد چشم سیاه دور لبامو حالت بخیه زدن کردم ... ادکلنم زدم..
-منم لباسو پوشیدم موهمو موج دار کردم رژلب جیگری زدم یه تل خوشگلم گذاشتم،...
.
.
.
.
.
+رفتیم وارد سالن خیلی شلوغ بود .... اون رفت W.C منم منتظرش بودم راه میرفتم که بعد..
+دوست دانشگاهی ناتالی و پااولا رو دیدم ...
ناتالی..
وااای بیبن کی اینجاست ...... چطوری لوسی؟؟؟؟
+ ناتالیییی ســـلام اینجا چیکار میکنی؟؟
اززبون ناتالی
برام یکم عجیب بود بی خبر ... اصن یه چیز عجیب.. معلوم بود
بایکی اومده.. ... به پااولا هم که اونور بود مرموزانه نگاه میکرد...
پااولا اومد که...
چطوره خوبه یا نه؟ sorry اگه خیلی کمه اصلا حال ندارم جبران میکنم
- ۳.۴k
- ۱۸ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط