My daddy Ⓟ²⁵
My daddy Ⓟ²⁵
جیمین:ات فک نمی کردم انقد منحرف باشی بیا بریم
(میرن تو مغازه جیمین زیر لب میگه
وقتی مال من شدی حق پوشیدن لباس باز عمرا بهت بدم سک.سی گرلم)
ات:سلام ببخشید خانم میشه اون لباس بدین من تن بزنم
فروشنده:بله (فروشنده رو با! نشون میدم) ات لباس میپوشه میاد جلو جیمین
جیمین:واووو😳🤤چه بهت میاددددد
ات:واقعاا😆
جیمین:اره
ات میره جلو اینه قدی خودشو ببینه که جیمین میاد از پشت بغلش میکنه سرش میزاره رو شونش
ات:آآآ جیمین یکم صمیمی نشدی الان فک میکنن پارتنرمی
جیمین:همم فقط خواستم از این زاویه هم ببینمت همین
ات:اها (جیمین ات رو ول میکنه میره رو مبل میشینه)
جیمین:اما خیلی بدنت سک. سی خوشبحال شوهر ایندت که همچین زنی مثل تو داشته باشه
ات:واقعا😆😁خجالت کشیدم 😂😂
جیمین:😂😂
! :اقا همسرتون واقعا زیبا هستن
ات:ما که.... (جیمین میپره وسط حرف)
جیمین:اره همینطور مگه نه عزیزم
ات:😅اهوم
من همینو بر میدارم
! :باشه (میرن پای صندوق که ات حساب کنه جیمین نمی زاره)
جیمین:بیبی گرل تا جایی که می دونم شوهرا برا زناشون خرج میکنن
ات:جیمین
! :درست میگن (جیمین کارتشو میده لباس رو برا ات میخره میرن بیرون مغازه )
ات:جیمین برا چی اینطوری میکنن که فک کنن منو تو زن شوهریم
جیمین:شاید خدا خواست شدی
ات:چییییی داری میگی😳😳
جیمین:هههه😂شوخی کردم چیز دیگه لازم نداری
ات:چرا باید لوازم ارایشی بخرم
(میرن مغازه لوازم ارایشی)
ات:جیمین بیا ببین کدوم یکی از این رژلبا خوش رنگ تره
جیمین:امممم این قرمز البالوییه
ات:بزار تست کنم
جیمین:بده من بزنم
(میده بهش رژ لبو فکر بد نکنین😐😂🔪میزنه براش )
جیمین:واوو لبات واقعا جذابن
ات:مرسی همینو بر میدارم
(جیمین رژلبرو میخره برا ات سوار ماشین میشن ات رو جلو خونش پیدا میکنه)
جیمین:ات یادت نره تولدمو بیایاا
ات:باشه کاری نداری
جیمین:نه فعلا فردا میبینمت بیبی
ات:چی گفتی
جیمین:گفتم فردا میبینمت همین
ات:نه نه بعدش
جیمین:هیچی
ات:🤨
جیمین:اوففف گفتم بیبی
ات:چرا😳
من بیبی تو نیستم
جیمین:خب حالا انگار گفتم سک. سی گرلم
پس بیبی کی
ات:هیشکی خداحفظ
جیمین:خداحفظ
ات:خب(جیمین همینطور با ماشین جلو در خونه ات وایساده)
جیمین:خب که خب
ات:خب برو دیگه
جیمین:نه تو اول برو
ات:اوففف باشه (ات الکی میره تو خونه جیمین میره )
ویو ات
الان وقتشه بزنم بیرون از خونه......
شرط پارت بعد:
۱۳لایک۱۱کامنت
جیمین:ات فک نمی کردم انقد منحرف باشی بیا بریم
(میرن تو مغازه جیمین زیر لب میگه
وقتی مال من شدی حق پوشیدن لباس باز عمرا بهت بدم سک.سی گرلم)
ات:سلام ببخشید خانم میشه اون لباس بدین من تن بزنم
فروشنده:بله (فروشنده رو با! نشون میدم) ات لباس میپوشه میاد جلو جیمین
جیمین:واووو😳🤤چه بهت میاددددد
ات:واقعاا😆
جیمین:اره
ات میره جلو اینه قدی خودشو ببینه که جیمین میاد از پشت بغلش میکنه سرش میزاره رو شونش
ات:آآآ جیمین یکم صمیمی نشدی الان فک میکنن پارتنرمی
جیمین:همم فقط خواستم از این زاویه هم ببینمت همین
ات:اها (جیمین ات رو ول میکنه میره رو مبل میشینه)
جیمین:اما خیلی بدنت سک. سی خوشبحال شوهر ایندت که همچین زنی مثل تو داشته باشه
ات:واقعا😆😁خجالت کشیدم 😂😂
جیمین:😂😂
! :اقا همسرتون واقعا زیبا هستن
ات:ما که.... (جیمین میپره وسط حرف)
جیمین:اره همینطور مگه نه عزیزم
ات:😅اهوم
من همینو بر میدارم
! :باشه (میرن پای صندوق که ات حساب کنه جیمین نمی زاره)
جیمین:بیبی گرل تا جایی که می دونم شوهرا برا زناشون خرج میکنن
ات:جیمین
! :درست میگن (جیمین کارتشو میده لباس رو برا ات میخره میرن بیرون مغازه )
ات:جیمین برا چی اینطوری میکنن که فک کنن منو تو زن شوهریم
جیمین:شاید خدا خواست شدی
ات:چییییی داری میگی😳😳
جیمین:هههه😂شوخی کردم چیز دیگه لازم نداری
ات:چرا باید لوازم ارایشی بخرم
(میرن مغازه لوازم ارایشی)
ات:جیمین بیا ببین کدوم یکی از این رژلبا خوش رنگ تره
جیمین:امممم این قرمز البالوییه
ات:بزار تست کنم
جیمین:بده من بزنم
(میده بهش رژ لبو فکر بد نکنین😐😂🔪میزنه براش )
جیمین:واوو لبات واقعا جذابن
ات:مرسی همینو بر میدارم
(جیمین رژلبرو میخره برا ات سوار ماشین میشن ات رو جلو خونش پیدا میکنه)
جیمین:ات یادت نره تولدمو بیایاا
ات:باشه کاری نداری
جیمین:نه فعلا فردا میبینمت بیبی
ات:چی گفتی
جیمین:گفتم فردا میبینمت همین
ات:نه نه بعدش
جیمین:هیچی
ات:🤨
جیمین:اوففف گفتم بیبی
ات:چرا😳
من بیبی تو نیستم
جیمین:خب حالا انگار گفتم سک. سی گرلم
پس بیبی کی
ات:هیشکی خداحفظ
جیمین:خداحفظ
ات:خب(جیمین همینطور با ماشین جلو در خونه ات وایساده)
جیمین:خب که خب
ات:خب برو دیگه
جیمین:نه تو اول برو
ات:اوففف باشه (ات الکی میره تو خونه جیمین میره )
ویو ات
الان وقتشه بزنم بیرون از خونه......
شرط پارت بعد:
۱۳لایک۱۱کامنت
۲۳.۶k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.