سبک شمردن نماز
سبک شمردن نماز
یکی از گناهان، استخفاف نماز یعنی سبک شمردن نماز است. نماز نخواندن یک گناه بزرگ است، و نماز خواندن امّا نماز را خفیف شمردن، استخفاف کردن، بی اهمّیت تلقی کردن، گناه دیگری است.
پس از وفات امام صادق علیه السلام ابوبصیر آمد به ام حمیده تسلیتی عرض کند.
امّ حمیده گریست، ابوبصیر هم که کور بود گریست. بعد امّ حمیده به ابوبصیر گفت : ابوبصیر نبودی و لحظه آخر امام را ندیدی؛ جریان عجیبی رخ داد. امام در یک حالی فرو رفت که تقریباً حال غشوه ای بود . بعد چشمهایش را باز کرد و فرمود: تمام خویشان نزدیک مرا بگویید بیایند بالای سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کردیم. وقتی همه جمع شدند . امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طی می کرد یکمرتبه چشمش را باز کرد ، رو کرد به جمعیت و همین یک جمله را گفت:{شفاعتَنا لَن تنال مُستَخِفاً بالصلاة}
هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند نخواهد رسید. این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
امام نفرمود که شفاعت ما به مردمی که نماز نمی خوانند نمی رسد، آن که تکلیفش خیلی روشن است. بلکه فرمود به کسانی که نماز را سبک می شمارند .
یعنی چه نماز را سبک می شمارند؟ یعنی وقت و فرصت دارد، می تواند نماز خوبی با آرامش بخواند ولی نمی خواند. نماز ظهر و عصر را تا نزدیک غروب نمی خواند ، نزدیک غروب که شد یک وضوی سریع می گیرد و بعد با عجله یک نمازی می خواند و فوراً مهرش را می گذارد آن طرف ؛ نمازی که نه مقدمه دارد نه مؤخره، نه آرامش دارد و نه حضور قلب. طوری عمل می کند که خُوب دیگر این هم یک کاری است و باید نمازمان را هم بخوانیم . این، خفیف شمردن نماز است. این جور نماز خواندن خیلی فرق دارد با آن نمازی که انسان به استقبالش می رود ؛ اول ظهر که می شود با آرامش کامل میرود وضو می گیرد، وضوی با آدابی، بعد می آید در مصلای خود اذان و اقامه می گوید و با خیال راحت و فراغ خاطر نماز می خواند. (السّلام علیکم) را که گفت فوراً در نمی رود ، مدّتی بعد از نماز با آرامش قلب تعقیب می خواند و ذکر خدا می گوید . این علامت این است که نماز در این خانه احترام دارد.
#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
#کتاب #آزادی_معنوی
یکی از گناهان، استخفاف نماز یعنی سبک شمردن نماز است. نماز نخواندن یک گناه بزرگ است، و نماز خواندن امّا نماز را خفیف شمردن، استخفاف کردن، بی اهمّیت تلقی کردن، گناه دیگری است.
پس از وفات امام صادق علیه السلام ابوبصیر آمد به ام حمیده تسلیتی عرض کند.
امّ حمیده گریست، ابوبصیر هم که کور بود گریست. بعد امّ حمیده به ابوبصیر گفت : ابوبصیر نبودی و لحظه آخر امام را ندیدی؛ جریان عجیبی رخ داد. امام در یک حالی فرو رفت که تقریباً حال غشوه ای بود . بعد چشمهایش را باز کرد و فرمود: تمام خویشان نزدیک مرا بگویید بیایند بالای سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کردیم. وقتی همه جمع شدند . امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طی می کرد یکمرتبه چشمش را باز کرد ، رو کرد به جمعیت و همین یک جمله را گفت:{شفاعتَنا لَن تنال مُستَخِفاً بالصلاة}
هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند نخواهد رسید. این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
امام نفرمود که شفاعت ما به مردمی که نماز نمی خوانند نمی رسد، آن که تکلیفش خیلی روشن است. بلکه فرمود به کسانی که نماز را سبک می شمارند .
یعنی چه نماز را سبک می شمارند؟ یعنی وقت و فرصت دارد، می تواند نماز خوبی با آرامش بخواند ولی نمی خواند. نماز ظهر و عصر را تا نزدیک غروب نمی خواند ، نزدیک غروب که شد یک وضوی سریع می گیرد و بعد با عجله یک نمازی می خواند و فوراً مهرش را می گذارد آن طرف ؛ نمازی که نه مقدمه دارد نه مؤخره، نه آرامش دارد و نه حضور قلب. طوری عمل می کند که خُوب دیگر این هم یک کاری است و باید نمازمان را هم بخوانیم . این، خفیف شمردن نماز است. این جور نماز خواندن خیلی فرق دارد با آن نمازی که انسان به استقبالش می رود ؛ اول ظهر که می شود با آرامش کامل میرود وضو می گیرد، وضوی با آدابی، بعد می آید در مصلای خود اذان و اقامه می گوید و با خیال راحت و فراغ خاطر نماز می خواند. (السّلام علیکم) را که گفت فوراً در نمی رود ، مدّتی بعد از نماز با آرامش قلب تعقیب می خواند و ذکر خدا می گوید . این علامت این است که نماز در این خانه احترام دارد.
#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
#کتاب #آزادی_معنوی
۱۰.۱k
۱۳ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.