از فنجان های دلم

از فنجان های دلم
بیا و یک جرعه
دلتنگی ام را بنوش .

باور کن این قهوه ی قجری نیست .
نه میخواهم در قفس دلتنگی ام حبس ات کنم ،
و نه میخواهم
در ته فنجان ات
فالت را ببینم...
فقط میخواهم
به بهانه ی نوشیدن این فنجان
که پر از
اشتیاق داشتن توست ،
فقط دمی ...
فقط دمی...
فقط دمی
سرت را بالا بگیری
و از دلتنگی ام بنوشی و
کنار من بنشینی .
فقط دمی....
دیدگاه ها (۴)

لب هایتاعتراف سرخ خدایند به قدرت خویشچگونه آن ها را نپرستم؟چ...

همه بهانه هایم از نبودن توستاگر باشی…اگرباشی..از هزار و یک ب...

اگر اشتباهی کردیمآن را بپذیریمو عذرخواهی کنیم معذرت خواهی شک...

یاد تو حس قشنگی ستکه در دل دارمتو چه باشی چه نباشینگهش می دا...

عشق مسیر مستقیم نیست یک سال بعد...دست‌هایم را که به هم گره ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط