سید مجتبی خیلی حضرتزهرا سلام الله علیها رو دوست داشت

.

سید مجتبی خیلی #حضرت_زهرا سلام الله علیها رو دوست داشت
.
.
یه شب دیدم صدای ناله از اتاقش بلند شد
با نگرانی رفتم سراغش
دیدم پاهاش رو تو شکمش جمع کرده
دستش هم روی پهلوش گذاشته و از درد دور خودش می پیچه
بلند بلند هم داد می زد: آخ پهلوم ... آخ پهلوم
.
.
چند دقیقه بعد آروم شد
گفتم: "چته مادر! چی شده؟ "
.
.
گفت:
"مادر جان!
از خدا خواستم دردی که حضرت زهرا س بین #در و #دیوار کشید رو بهم بچشونه
الان بهم نشون داد
.
خیلی درد داشت #مادر .. خیلی .. "
.
.
#شهید_سید_مجتبی_علمدار


@Mighaat
دیدگاه ها (۱)

واسه رفتن تو مادرزینب گرم نمازه علی تو صحنه خونه داره یه تاب...

#تولدت مبارک پیاممرسی که به دنیا و اومدی و انقدر خوبی

‌ فرازی از وصیت نامه ی شہــید حسیـن خـرازے : بسم...

ﺳﺮ ﻗﺒﺮﻱ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ..ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﻲ ﺁﻣﺪ..ﺭﻭﻱ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ :" ش...

part12🦋ویو جونگکوک«شارژر گوشیم کم شده بود هر چقدر می‌گشتم پی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط