فکرش را بکن

فکرش را بکن؛
من...
تو...
باران...
یک شهرِ غریب...
و جاده ای ب درازایِ هر چه عشق و مهربانیست...!!

فکرش را بکن؛
دستانمان درهم قفل...
چشمهایمان پراز ذوق وصال...
و قلب هایمان از هر چه دوست داشتن لبریز...!!

فکرش را بکن؛
میان جاده...
هوای سرد...
بارانِ تند...
و من در آغوش گرم تو...

فکرش را بکن؛
با لب های خیسمان،زیباترین بوسه ها را،نقاشی کنیم،روی صورت باران زده یِ
همدیگر...!!

فکرش را بکن؛
من...
و
تو...
چ زیباست کنارِ هم ....
#عشقولوژی
دیدگاه ها (۱)

بعضی مردها "دوستت دارم"هایشان را ب زبان نمی آورندن اینکه بلد...

کجا رفته اند آدمها؟...از حریمِ خانه های قدیمی!؟کجا رفته چشم ...

بلاخره عشق یکبار،یک روزیک جایی سراغ آدم می آید...اصیل ک باشی...

ما آدمها همیشه ب یک سرپناه نیاز داریمسرپناهی ک حال دلمان را ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط