کجا رفته اند آدمها
کجا رفته اند آدمها؟...
از حریمِ خانه های قدیمی!؟
کجا رفته چشم هایی ک هر غروب؛
کنار پنجره ی چوبی،انزوای دردناک خویش را در آغوش می کشید؟!...
کجا رفته دست هایی ک هرشب در کنجِ کاهگلی این اتاق عاشقانه نوازش میکرد...
و لب هایی ک از رنج های زایشِ پروانه می سرود؟!..
کجا رفته اند آدم های این خانه؟
ک در گلوگاه زمان، عطر کهنه ی خاطرات خویش را جا گذاشته اند، در انحنای مبهم و فرتوتِ خشت های ترک خورده...
و من دیده ام، و من شنیده ام بغضی را ک هر شب،
و در جایِ خالیِ کسی،گریه می شود...
#عشقولوژی
از حریمِ خانه های قدیمی!؟
کجا رفته چشم هایی ک هر غروب؛
کنار پنجره ی چوبی،انزوای دردناک خویش را در آغوش می کشید؟!...
کجا رفته دست هایی ک هرشب در کنجِ کاهگلی این اتاق عاشقانه نوازش میکرد...
و لب هایی ک از رنج های زایشِ پروانه می سرود؟!..
کجا رفته اند آدم های این خانه؟
ک در گلوگاه زمان، عطر کهنه ی خاطرات خویش را جا گذاشته اند، در انحنای مبهم و فرتوتِ خشت های ترک خورده...
و من دیده ام، و من شنیده ام بغضی را ک هر شب،
و در جایِ خالیِ کسی،گریه می شود...
#عشقولوژی
- ۹.۲k
- ۲۹ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط