دل من تنگ تو شد کاش که پیدا بشوی

دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی...
که بیایی و در این تنگیِ دل جا بشوی...

تو فقط آمده بودی که دل از من ببری؟
بروی، دور شوی، قصه و رویا بشوی؟

انقلابی شده در سینه ی من، فتنه ی توست
سبزیِ چشم تو باعث شده رسوا بشوی

من پس انداز دلم را به تو دادم که تو هم
بیمه ی عمر دلم روز مبادا بشوی

غرق عشق تو شدم، بلکه تو شاید روزی
دل به دریا بزنی، عازم دریا بشوی

حیف ما نیست که یک زوج موفق نشویم؟
حیف از این نیست که تو این همه تنها بشوی؟

نم باران، لب دریا، غم تو، تنگ غروب
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی

#احسان_نصری
دیدگاه ها (۱)

دارم تو را حس می‌کنم با دستِ در دستمبا هرکه باشی باز هم دلوا...

شبهایی که تو نیستیدلگیرم ازتو، از خودم، از همهبهانه ات را می...

شده از درد بخندی که نبارد چشمت؟من در این خنده‌ی پرغصه مهارت ...

حالم خوب است ,اما در حالت خنثی به سر میبرم....نه خوشحالم...ن...

چـشم مـن، محرمی راز تورا می خواهدشـاعـر قـافـیه پرداز، تو را...

شعر و آغوشی

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط