یروز دختر از پسره همسایه که همکلاسی داداشش بوده خوشش میاد
یروز دختر از پسره همسایه که همکلاسی داداشش بوده خوشش میاد دوستاش میگن بهش بگو و دختر دلشو میزنه به دریا و به پسر میگه و ایدیشو میگیره
و خلاصه حرف میزنن پپسر هر روز بیشتر عاشق دختر میشد بعد دو ماه دختر میگه تمومش کنیم داداشم بفهمه میکشتت پسر هم کلی گفت من بدون ت نمیتونم و...
ادامه دادند خیلی به هم وابسته شدن و تقریبا هر روز بعد کلاس دختره همو میدیدن که بعد دو ماه خانواده دختر خونه نبودن و پسر به دختر میگه بیام خونتون دختر هم قبول میکنه ولی میترسه خانوادش برسن خلاصه اون شب اومد و کسی نرسید فرداش هم قرار بود برن بیرون قبلش پسر اومد خونه دختر و آماده شدن رفتند بیرون و بعد چن ساعت برگشتند خونه که با هم پیتزا درست کنند که ده دیقه بعد رسیدن به خونه داداش دختر از سر کار دعوت میکنه و میرسه و پسرو میبینم پسر هم از بالکن طبقه پنج خودشو میندازه پایین و باید یک سال بخوابه بعد بره فیزیوتراپی که درست شه دختر هم رگشو میزنه و گوشی دختر رو میگیرن و الان یه ماهه از این قضیه گذشته و دختر و پسر دلتنگ همن و هر وقت پسر رو میبرن دکتر دختر پسر رو از بالا میبینه ولی چه فایده؟
🥲💔
و خلاصه حرف میزنن پپسر هر روز بیشتر عاشق دختر میشد بعد دو ماه دختر میگه تمومش کنیم داداشم بفهمه میکشتت پسر هم کلی گفت من بدون ت نمیتونم و...
ادامه دادند خیلی به هم وابسته شدن و تقریبا هر روز بعد کلاس دختره همو میدیدن که بعد دو ماه خانواده دختر خونه نبودن و پسر به دختر میگه بیام خونتون دختر هم قبول میکنه ولی میترسه خانوادش برسن خلاصه اون شب اومد و کسی نرسید فرداش هم قرار بود برن بیرون قبلش پسر اومد خونه دختر و آماده شدن رفتند بیرون و بعد چن ساعت برگشتند خونه که با هم پیتزا درست کنند که ده دیقه بعد رسیدن به خونه داداش دختر از سر کار دعوت میکنه و میرسه و پسرو میبینم پسر هم از بالکن طبقه پنج خودشو میندازه پایین و باید یک سال بخوابه بعد بره فیزیوتراپی که درست شه دختر هم رگشو میزنه و گوشی دختر رو میگیرن و الان یه ماهه از این قضیه گذشته و دختر و پسر دلتنگ همن و هر وقت پسر رو میبرن دکتر دختر پسر رو از بالا میبینه ولی چه فایده؟
🥲💔
۳.۱k
۲۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.