تابوت شهید که آمد ...
تابوت شهید که آمد ...
مادر کفن را باز کرد
فرزند دلبندش ؛
سر در بدن نداشت
خندید و گفت :
قول داده بود بیاید و آمد ...
پسرم همیشه "سرش" میرفت ،
"قولش" نمیرفت
مثل الان...
مادر کفن را باز کرد
فرزند دلبندش ؛
سر در بدن نداشت
خندید و گفت :
قول داده بود بیاید و آمد ...
پسرم همیشه "سرش" میرفت ،
"قولش" نمیرفت
مثل الان...
۷۵۸
۲۶ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.