دلنوشته

دلنوشته...
چه تلخ ودردناک است روزی رسد که
فریاد یک زن تبدیل شود به سکوت...
و
کلامش... به بغض...
آن زمان است که دگر هیچ مردی نخواهد توانست
خود راشاهزاده ی قصه ی زندگی او بداند...
که او خود... با چشمان غمگین خویش... راوی تمام قصه های تلخ وشیرین زمانه ...خواهد شد...
و باید... ساعتها سکوت کرد و
به روایت چشمانش فقط
گوش سپرد...!
دیدگاه ها (۱)

من یاد گرفته ام …دوست داشتن دلیل نمی خواهد …ولی نمی دانم چرا...

امروز تولدمه .. معمولا تولدمو به خودم تبریک نمیگم ولی امسال ...

✘خــــونه خالے✘پسر: …آخیــش چن روز راحت راحتمدختر: از چے؟پسر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط