عشق پرحیاهو
#عشق_پرحیاهو
#جئون_جونگکوک
part4
_فکر کنم تو درسام هم واسه خودم رقیب پیداکردم
_توهمین فکرا بودم ک استاد با ۲تا دختر اومد تو فک کنم همون دخترای انتقالی بودن.
یکیشون واقعا خیلی خوشگله اینم باید ب سمت خودم بکشم باهاش قرار بزارم ولی از فیسش معلومه با دوستش زمین تا اسمون فرق داره.
[پایان ویو جونگکوک]
استاد : لطفا خودتون رو ب دوستان معرفی کنید.
×من جانگ ت/ا هستم.
~منم پارک لُرا هستم ما امیدواریم برای شما دوستای خوبی باشیم.
استاد: خب برین یک جا تعیین کنید بشینید اونجا
_ت/ا میتونی پیش من بشینی
دختری ک پیش کوک نشسته بود : ولی اینجا جای منه
_حالاهم جای ت/ا هس مشکلی داری؟
همون دختر : اخه ....
_اخه بی اخه وسایلاتو بردار برو یجا دیگه بشین
×ببخشیدا ولی شما برای من من جا تعیین نمیکنید [ت/ا اولین دختری هس ک با جونگکوک اینطوری رفتار میکنه]
~ت/ا چته لیاقت نداری پیش پسری ب این خوشگلی بشینی؟! [لُرا ب کوک کراش زده ]
_این ب ط ربط نداره.😒
×هیی با دوست من ایطوری حرف نزنا پس ب ط ربط داره؟
استاد : بچه ها تمومش کنید ت/ا و لُرا یجا پیدا کنید بشیند کلاس ب این بزرگی
لرا و ت/ا : چشم استاد
ت/ا وسط کلاس یواشکی با لرا حرف میزنه.↓
×ب پسرا زود گرم نگیر برای صدمین بار
~چرا؟
×اولن من شنیدم میگفتن این بد بوی دانشگاهه و همه ی دخترای دانشگاهو بازی داده و من میتونم با هات شرط ببندم ک میخواد سر بدست اوردن ماهم شرط بندی کنه😐😐
~چی..... واقعا؟!
×نه الکی گفتم وقتت رو بگیرم [پوکر فیس]
~گمشو بابا...
از زبان راوی : لُرا ب حرفای ت/ا اهمیت نداد کیفش رو برداشت و رفت پیش کوک نشست.
ت/ا تو ذهنش : وای خدا تابلایی سر منو خودش نیاره ادم نمیشه
_اوه ط اومدی پیشم چرا ت/ا نیومد ؟
~ت/ا رو ولش زیادی رو مخه [لرا ازون دخترایی هس ک رفیقاشونو ب پسرا در عرض ۲ ثانیه میفروشن]
_عا باشه
_این دختره ت/ا چقد چَموشه باید مال من شه نمیخوام جلو بچه ها کم بیارم شرطو ببازم هوفففف
___________________________________________________________
#جئون_جونگکوک
part4
_فکر کنم تو درسام هم واسه خودم رقیب پیداکردم
_توهمین فکرا بودم ک استاد با ۲تا دختر اومد تو فک کنم همون دخترای انتقالی بودن.
یکیشون واقعا خیلی خوشگله اینم باید ب سمت خودم بکشم باهاش قرار بزارم ولی از فیسش معلومه با دوستش زمین تا اسمون فرق داره.
[پایان ویو جونگکوک]
استاد : لطفا خودتون رو ب دوستان معرفی کنید.
×من جانگ ت/ا هستم.
~منم پارک لُرا هستم ما امیدواریم برای شما دوستای خوبی باشیم.
استاد: خب برین یک جا تعیین کنید بشینید اونجا
_ت/ا میتونی پیش من بشینی
دختری ک پیش کوک نشسته بود : ولی اینجا جای منه
_حالاهم جای ت/ا هس مشکلی داری؟
همون دختر : اخه ....
_اخه بی اخه وسایلاتو بردار برو یجا دیگه بشین
×ببخشیدا ولی شما برای من من جا تعیین نمیکنید [ت/ا اولین دختری هس ک با جونگکوک اینطوری رفتار میکنه]
~ت/ا چته لیاقت نداری پیش پسری ب این خوشگلی بشینی؟! [لُرا ب کوک کراش زده ]
_این ب ط ربط نداره.😒
×هیی با دوست من ایطوری حرف نزنا پس ب ط ربط داره؟
استاد : بچه ها تمومش کنید ت/ا و لُرا یجا پیدا کنید بشیند کلاس ب این بزرگی
لرا و ت/ا : چشم استاد
ت/ا وسط کلاس یواشکی با لرا حرف میزنه.↓
×ب پسرا زود گرم نگیر برای صدمین بار
~چرا؟
×اولن من شنیدم میگفتن این بد بوی دانشگاهه و همه ی دخترای دانشگاهو بازی داده و من میتونم با هات شرط ببندم ک میخواد سر بدست اوردن ماهم شرط بندی کنه😐😐
~چی..... واقعا؟!
×نه الکی گفتم وقتت رو بگیرم [پوکر فیس]
~گمشو بابا...
از زبان راوی : لُرا ب حرفای ت/ا اهمیت نداد کیفش رو برداشت و رفت پیش کوک نشست.
ت/ا تو ذهنش : وای خدا تابلایی سر منو خودش نیاره ادم نمیشه
_اوه ط اومدی پیشم چرا ت/ا نیومد ؟
~ت/ا رو ولش زیادی رو مخه [لرا ازون دخترایی هس ک رفیقاشونو ب پسرا در عرض ۲ ثانیه میفروشن]
_عا باشه
_این دختره ت/ا چقد چَموشه باید مال من شه نمیخوام جلو بچه ها کم بیارم شرطو ببازم هوفففف
___________________________________________________________
۱۴.۰k
۱۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.