تو را تنها برای خود چه خود خواهانه می خواهم

تو را تنها برای خود، چه خود خواهانه می خواهم
تو را با هرچه غیر از چشمِ خود، بیگانه می خواهم

کبوتر می شوم جَلدِ حریم پاک چشمانت
و از دست نگاهِ مهربانت، دانه می خواهم

دلم می ترسد از غربت، بیا و آشنایم شو
من و تو، حوضی و ایوان... هوای خانه می خواهم

تصور کن که ما هردو، همان عشاق مشهوریم
بگو لیلی... بگویم جان؟... کمی افسانه می خواهم...

بیا آن وقت پیش من، کمی نزدیک تر بنشین...
من از دار و ندار تو، فقط یک شانه می خواهم

ولش کن عقل و منطق را، جنون هم عالمی دارد
تو را هم مثلِ حالای خودم، دیوانه می خواهم...
دیدگاه ها (۸)

. از تمنای نگاهم تا نگاهش....نقطه چینآرزوی بوسه تا میل گناهش...

ﮔﺮﭼﻪ ﺑﺮ ﭼﺸﻤﺖ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﮐﺮﺩﻩ، ﺁﻫﻮ ﺭﺍ ﺑﺒﺨﺶﮔﺮﭼﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺟﺎ ﺯﺩﻩ ﺟﺎﯼ ِ...

دل که تنگ است کجا باید رفت؟ به درودشت ودمن؟ یابه باغ وگل و گ...

. باز با آیات عشقت مست و بیمارم نکن شعر، خوابم میکند ، آرام،...

پیر ربانی ما مرحوم حاج میرزا‌ اسماعیل ‌دولابی (رضوان الله عل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط