ساعت ها با خودم کلنجار رفتم تا به این دل وامانده بفهمانم

ساعت ها با خودم کلنجار رفتم تا به این دلِ وامانده بفهمانم کسی که می رود به اختیار و اراده ی خود می رود، وگرنه همه ماندن را بلدند....
کسی که پای ماندن ندارد عاقبت رفتنیست و این یک واقعیت است.
دوستداشتن کار دل است و با زور و اجبار بیگانه...
اصلا این دو زبان همدیگر را نمی فهمند...
ساعت ها گذشت و دلیل آوردم و این"دلِ وامانده" قانع نشد که نشد.....
#مهسا_سجاد
دیدگاه ها (۱)

هوا شناسی، هوای اینجا را ،بدون توناپایدارترین هوای دنیا، همر...

فردا عصر همان کافه ی همیشگی باش.این بار که آمدم، باش!نگذار ب...

می ترسم دلخوشی...از اینکه ‌ لابه لای روزمرگی هایت،فراموشم کن...

چشم هایت، تمام چیزی ست که از زندگی میخواهم …نگاهت را که داشت...

یازدهم آذر؛ سالروز شهادت میرزا کوچک‌خان جنگلی است؛ مجاهدی که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط