وقتی که پرنسسم خوابه

+ایشش چرا اینا انقدر بیرون میرن یاع ات به تهیونگ اعتماد کن چون نبینی دلیل نمیشه فکرای بیخود بکنی.

۸ماه بعد
خلاصه و مفید 😂😑🤌🏻
ات یک دفعه سرش گیج رفت یک دفعه که چشماش رو باز کرد یه چیزای شروع کرد به دیدن اما اونقدر تار بود که قابل تشخیص نبود اما ات خوشحال شد خواست به تهیونگ بگه اما گفت تا خوب شدن صبر میکنم
۱ماه بعد بهتر شده بود حالا اونقدر تار نبود اما کامل نمیشد تشخیص داد .
تهیونگ جیفو رو کرد منشیش و ات هیچ خبرنداشت
3ماه بعد
ات کامل خوب شده بود و همه چی رو واضح میدید

ساعت 10شب
_عزیزم
+بله؟
_میخوام بهت یه چیزی بگم
+چی؟
_ات یه نفر داره مجبورم میکنه کارای کنم که خوشم نمیاد
+چه کار های
_ات جیفو رو یادته؟
+اره همونی که اخراجش کردم
_خب اون شده منشیم این کار مجبوریه.
ات باید بری بگم یه جایدیگه
+کجا؟
_یه مدت برو قطر بعد یه مدت برو امریکا من باهات در ارتباطم نگران نباش چند نفر رو میفرستم تا بتونی راه بری و مواظبت باشن(تهیونگ نمیدونه که ات خوب شده قرار بود امشب ات بهش بگه)
+تهیونگ..
_بله
+ات لباشو به تهیونگ نزدیک کرد و همو بوسیدن
+تهیونگ من ترو به خوبی میبینم
_چی؟ واقعا خو الان لباسم لباسم چطوریه؟ ذوق)
+لباس مشکی پوشیدی
_ات (خوشحال)
....