فصل دو پارت پانزدهم

+چشم
مرد گفت و بیرون رفت
نایل سیگارشو خاموش کرد و پشت میز کارش نشست
لپ تاپشو روشن کرد و بعد از درست کردن میکروفون با پدرش تماس گرفت
•چه عجب یادی از پدرت کردی
-من درسم داره تموم میشه و کم کم
•من خودم دارم میام آمریکا
-چی
•همین که گفتم
-ولی من تحمل دیدن اونو
•اون همسر پدرته
†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†
با پریدن لویی جلوش جیغ بلندی زد
-عوضییییییی
+چطوری
+ببینم گردنتو
سمت راشل رفت و دستشو رو گردن دختر گذاشت
+من میدونم باش چیکار کنم
-عموووو
+مرض
+امسال مردود حسابش کن
-بابا اندازه کافی اونو زد
+خوب کرد
+بریم برا شب کیک درس کنیم
-خبریه؟
لویی خم شد و سرشو به گوش راشل نزدیک کرد
+سالگرد ازدواج لیام و زین
-واووو
+اهوم
†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†
از خوابگاه بیرون اومد
با دیدن مردی که ماسک زده یخورده ترسید
سمت مرد رفت
-شما با من کاری داشتید؟
+کارلوس والتز؟
-خودم هس..
با خوردن مشتی تو دهنش حرفش نصفه موند
-اخخخ چرا..
مرد اونو از یقش گرفت و رو زمین پرتش کرد
-من کاری نکر..
با ضربه ای که به شکمش وارد شد حس کرد داره بالا میاره
مرد با دیدن حال بد پسر پا به فرار گذاشت
-اییی ک.. کمک
با حس مایع گرمی داخل دهنش دستشو سمت لباش برد
خون!!
اون خون بالا اورد؟!
با شنیدن صدای قدم لبخند بغض داری زد
~کارلوس
صدای مسئول پرورشگاه بود
نفس راحتی کشید و چشماشو بست
مسئول پرورشگاه بهش رسید
~کارلوس پسرم حالت..
با دیدن دهن خونی کارلوس حرفش نصفه موند
†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†
رو تخت دراز کشید
نمیدونست باید چطور اونو تحمل کنه
دستشو لای موهای قهوه ایش برد
*فلش بک
-ولی من تحمل دیدن اونو
•اون همسر پدرته
•در ضمن اون اسم داره بکهیون
-بگو دهنت عادت کنه
*پایان فلش بک
-هه بکهیون...
اروم زیر لب گفت
-اونم باز تقصیری نداره ک ازش متنفر باشم
-باید از تو متنفر باشم پارک چانیول
-من اینقدر که از تو متنفرم فامیلمو عوض کردم
-هویتمو عوض کردم
-همه چیمو عوض کرد

هرچی فحش دادید خودتونید
یوهاها
شیطونه میگه تا چند هفته پارت بعدو نزارم
شما هم دلتون برا کارلوس سوخت؟
عرررررر نایل پسر چانه"-"
جوووووون
تا پارت بعد که با کرم داشتن من معلوم نی کی بیاد تاتافظ
دیدگاه ها (۱)

خب خوشگلا دارم میرم فیکو تموم کردم میزارم تو گوگل... کاورامم...

اکمو فالو کنید @sobikrezvanmn

فصل دو پارت چهاردهم

معرفی فیک... TarITژانر ترسناک ، کمدی، عاشقانهکاپل: چانبک، ...

دوست پسر دمدمی مزاج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط