(که یهو شوگا و جیمین و ته و جین و افراد ریختن داخل و شروع
(که یهو شوگا و جیمین و ته و جین و افراد ریختن داخل و شروع کردن شلیک به افراد نامجون)
=اااه شت
(و نامجون یواشکی فرار میکنه)
•الکس با چند نفر برید دنبال نامجون زود باشین
؛؛ باشه
( تا اینکه کم کم صدای شلیک کم شد و تموم شو و همه ی افراد نامجون کشته شدن)
(و جیمین و ته میرن ا/ت و کوکو باز کردن)
_ا/ت خوبی
+اوهوم
_ا/ت، جین تو رو میبره عمارت من کار دارم بعدا میام
+هووم
_جین
٪بیا ا/ت بریم (و رفتن)
•فهمیدی کی به نامجون خبر داده که تو ا/ت...
_آره لینا بود
~لینا کیه
_خدمتکار عمارتم
&اووو
_خب نامجون... نامجون چیشد
&فرار کرد
_چی فرار کرد
~میگفتن عشق چشم آدمو کور میکنه نمیدونستم دیگه تا این حد
(کوک یه پس کله ای به ته زد)
_راستی قرار قرارداد بستن امروز بود؟
•آره
_خب پس زود بریم ببندیم
&آره آره زود بریم که آقای جئون شب دیر میرسه پیش عشقش
_جیمین بخدا میزنم میکشمتاا
&باشه باشه(خنده)
(و رفتن و قرارداد بستن و هموشون راهی خونه آممم یعنی عمارتاشون شدن)
ویو جونگ کوک
رسیدم عمارت هنوز وارد عمارت نشدم که یهو...
خماریییییییی✋🏻🤣
=اااه شت
(و نامجون یواشکی فرار میکنه)
•الکس با چند نفر برید دنبال نامجون زود باشین
؛؛ باشه
( تا اینکه کم کم صدای شلیک کم شد و تموم شو و همه ی افراد نامجون کشته شدن)
(و جیمین و ته میرن ا/ت و کوکو باز کردن)
_ا/ت خوبی
+اوهوم
_ا/ت، جین تو رو میبره عمارت من کار دارم بعدا میام
+هووم
_جین
٪بیا ا/ت بریم (و رفتن)
•فهمیدی کی به نامجون خبر داده که تو ا/ت...
_آره لینا بود
~لینا کیه
_خدمتکار عمارتم
&اووو
_خب نامجون... نامجون چیشد
&فرار کرد
_چی فرار کرد
~میگفتن عشق چشم آدمو کور میکنه نمیدونستم دیگه تا این حد
(کوک یه پس کله ای به ته زد)
_راستی قرار قرارداد بستن امروز بود؟
•آره
_خب پس زود بریم ببندیم
&آره آره زود بریم که آقای جئون شب دیر میرسه پیش عشقش
_جیمین بخدا میزنم میکشمتاا
&باشه باشه(خنده)
(و رفتن و قرارداد بستن و هموشون راهی خونه آممم یعنی عمارتاشون شدن)
ویو جونگ کوک
رسیدم عمارت هنوز وارد عمارت نشدم که یهو...
خماریییییییی✋🏻🤣
۱۲.۴k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.