سناریو
#سناریو
°•○●~ وقتی ارایش غلیظ کردیو لباس باز میپوشی و دعوات میکنن
~ نامجون :ببین دفعه ی اخرت باشه همچین چیزی میپوشی همین الان پا میشی میری تو اتاقت هم لباستو عوض میکنی هم ارایشتو پاک میکنی اوکی?
~ جین : به به چی میبینم هااااااااا چه قد قشنگ شدی خانومی عالیه ولی حق نداری با این بیای بیرون خب
~ شوگا : الله اکبر گ.مشو تو اتاقت لباستو عوض کن ارایشتم پاک وگرنه خودم میام.... (بقیش با ذهن کثیف خودتون)
~ جیهوپ : واقعن الان با این میخوای بیای بیرون مگه داری میری عروسی سانشاینم برو عوض کن باشه
~ جیمین : ات سر بزیره میدونه این بچه حساسه پ بیخی
~ تهیونگ : اممممممممم خودت میدونی دیگه😏
~ جونگکوک : عب نداره عشقم تو هرچی میخوای بپوش دعواش با من بوث
😊💜
°•○●~ وقتی ارایش غلیظ کردیو لباس باز میپوشی و دعوات میکنن
~ نامجون :ببین دفعه ی اخرت باشه همچین چیزی میپوشی همین الان پا میشی میری تو اتاقت هم لباستو عوض میکنی هم ارایشتو پاک میکنی اوکی?
~ جین : به به چی میبینم هااااااااا چه قد قشنگ شدی خانومی عالیه ولی حق نداری با این بیای بیرون خب
~ شوگا : الله اکبر گ.مشو تو اتاقت لباستو عوض کن ارایشتم پاک وگرنه خودم میام.... (بقیش با ذهن کثیف خودتون)
~ جیهوپ : واقعن الان با این میخوای بیای بیرون مگه داری میری عروسی سانشاینم برو عوض کن باشه
~ جیمین : ات سر بزیره میدونه این بچه حساسه پ بیخی
~ تهیونگ : اممممممممم خودت میدونی دیگه😏
~ جونگکوک : عب نداره عشقم تو هرچی میخوای بپوش دعواش با من بوث
😊💜
۳.۰k
۱۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.