گوناگون maryam

دیدگاه ها (۲)

مثــل مـای النهــر خــابــط.. یبــالــی اشب...

‌ ‌آرزوی سه سالگی ام داشتنِ طوطیِ سخنگو بود،آرزوی هشت سالگی ...

ما که #جوانی نکردیم !یعنی وقت و حوصله اش را نداشتیم !ما سرما...

پارت ۱۹

من قشنگ یادم خدابیامرز پدر بزرگم سالهای خیلی دور چون از اسبش...

گونی را انداختن روی دوششون و شروع کردند به شوخی و بازی با هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط