بیعشق هیچ فلسفهای در جهان نبود

بی‌عشق هیچ فلسفه‌ای در جهان نبود
احساس در الههء ناز بنان نبود

بی‌شک اگر که خلق نمی‌شد گناه عشق
دیگر خدا به فکر شب امتحان نبود

بنشین رفیق! تا که کمی درددل کنیم
اندازهء تو هیچ‌کسی مهربان نبود

اینجا تمام حنجره‌ها لاف می‌زنند
هرگز کسی هرآنچه که می‌گفت، آن نبود

لیلا فقط به‌خاطر مجنون ستاره شد
زیرا شنیده‌ایم چنین و چنان نبود

حتی پرنده از بغل ما نمی‌گذشت
اغراق شاعرانه اگر بارمان نبود

گشتم نبود، نیست... تو هم بیشتر نگرد
غیر از خودت که با غزلم همزبان نبود

دیشب دوباره از تو چه پنهان، دلم گرفت
با اینکه پای هیچ زنی درمیان نبود


#امید_صباغ‌نو
@Baharnarengpoem
دیدگاه ها (۱)

شب در کمینِ شعری گُمنام و ناسرودچون جغد می‌نشینم در زیجِ رنج...

‌من از چشمانت گفتم آنها از شرم!من از دوست داشتنت گفتم آنها ا...

گاهی میان خلوتِ جمعیا در انزوای خویشموسیقیِ نگاهِ تو را گوش ...

رفیق که داشته باشی؛تمام دقایقِ زندگی ات،لبریزِ عشق و آرامش م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط