من از چشمانت گفتم آنها از شرم
من از چشمانت گفتم آنها از شرم!
من از دوست داشتنت گفتم آنها از شرع!
من از عشق گفتم آنها از ممنوعه بودنت!
و گمان کردند که خدایند بر روی زمین و منم حوای رانده شده!
آن هنگام که از تو با شور میگفتم
میدانستم شراب را برای کسانی وصف میکنم بی خبر از لذت مستی...
• ماه منیر 🍂
من از چشمانت گفتم آنها از شرم!
من از دوست داشتنت گفتم آنها از شرع!
من از عشق گفتم آنها از ممنوعه بودنت!
و گمان کردند که خدایند بر روی زمین و منم حوای رانده شده!
آن هنگام که از تو با شور میگفتم
میدانستم شراب را برای کسانی وصف میکنم بی خبر از لذت مستی...
• ماه منیر 🍂
- ۱.۵k
- ۲۴ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط