دستش رو روی کمر دختر کاشت و جاش رو درست کرد

۱
دستش رو روی کمر دختر کاشت و جاش رو درست کرد
نیم نگاهی به اون دو انداخت انگار نه انگار که باید آبشون رو حفظ کنن
به شدت تکون میخوردن و این باعث اعصبانیت اش می شد
دختر به سمت ش برگشت و آروم زمزمه کرد

:کی می رسیم

*یه چند ساعت البته ماشین منم هم میاد ما با اون میریم
با جدیت اما لحن آرامی لب زد

۲۰ مین بعد

:میگم این چطوری بزارم

موبایلو به سمت هوپ گرفت
پسر دستانش رو از دو طرف کمر دختر رد کرد و موبایل گرفت و درست کرد

و بعد با صدای بلند وجدی لب زد خطاب به راننده

*بزن بغل

^بله ارباب

دختر رو گذاشت پایین و خودش هم پیاده شد

به سمت صندلی راننده رفت در رو باز کرد راننده به سرعت از ماشین خارج شد

سوار ماشین شد و نگاهی به دختر انداخت

*نمی خوای سوار شی توله