سناریو

سناریو
وقتی قهر میکنی

نامجون : ات عزیزم بزار کتابمو بخونم چشم نازتم میکشم
ات : 😐

جین : من هندسامم چرا باید بیام ناز تو رو بکشم
ات : چون من دوست دخترتم
جین : خب باش ب من چ
ات : 😐😮‍💨

یونگی : اههههه ات بیا اینجا ببینم
ات : .......(سکوت)
یونگی : خب نیا میرم بالشمو بغ*ل کنم بخوابم 😴
ات : 🤦

هوسوک : سانشاینم میدونی که من طاقت دیدن قهر کردنت ندارم (خودشو بشدت لوس میکنه )
ات : باش باش باهات قهر نیستم

جیمین : ات عزیزم عشقم نفسم کجایی ؟؟
ات : ایشون سکوت پیشه کردن
جیمین : خیلی خب نیا ولی بعدا گفتی چرا برات موچی نخریدم از من نیستا
ات : باش تو بردی
جیمین : 😁

تهیونگ : ات عزیزم دلت میاد با من قهر کنی
ات : باید منو ببری شهربازی
تهیونگ : اگه ببرمت اشتی میکنی
ات : اره
تهیونگ : 😃

جونگکوک : ایشونم که اصلا نمیشه باهاش قهر کرد
دیدگاه ها (۶)

سناریو اعضا دوست پسرتن و کادوی تولد بهت چی میدننامجون : ات ع...

سناریووقتی سرما خوردینامجون : میره برات حوله میاره میزاره رو...

سناریووقتی کیوت بازی در میاری نامجون : ات ی کاری کردی اصلا ن...

Psycho killer(قاتل روانی)Part 30مادر پسرک همانطور که با تموم...

پارت ۲۰ات: اخ جیمین سرشو از تو گردن از بیرون میاره جیمین: بی...

سناریو (درخواستی) وقتی ۱۴ سالته و اونا برادر بزرگترتن و بعد...

سناریو (درخواستی) وقتی ۱۴ سالته و اونا برادر بزرگترتن و بعد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط