ثروتمندی از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد و مردی را دید ک

ثروتمندی از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد و مردی را دید که در سطل زباله‌اش دنبال چیزی می‌گردد.
گفت: خدا رو شکر فقیر نیستم.

مرد فقیر اطرافش را نگاه کرد و دیوانه‌ای با رفتار جنون‌آمیز در خیابان دید و
گفت: خدا رو شکر دیوانه نیستم.

آن دیوانه در خیابان آمبولانسی دید که بیماری را حمل می‌کرد گفت:
خدا رو شکر بیمار نیستم.

مریضی در بیمارستان دید که جنازه‌ای را به سردخانه می‌برند.
گفت: خدا رو شکر زنده‌ام.

فقط یک مرده نمی‌تواند از خدا تشکر کند.
چرا امروز از خدا تشکر نمی‌کنیم که یک روز دیگر به ما فرصت زندگی داده است؟


#خدایا #شکرت
دیدگاه ها (۴)

رسم زندگی

شروعی دوباره پارت۲۰ (پایانی)

black flower(p,235)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط