:
:
دختر به گلفروش گفت:
آقا این دسته گل چنده ؟
گلفروش جواب داد.
دختر زیرلب و با انگشتاش حساب کرد و دسته گل کوچکتری را پرسید و ...
چند بار این صحنه تکرار شد .فهمیدم پول دخترک کمه.
گفتم : دخترم گل رو واسه چی می خوای ؟
گفت امروز روز مادره ،واسه مادرم میخوام ،
گفتم چقدر پول داری ؟
گفت ...
با اشاره ای به گلفروش به دخترکه شیش هفت سال بیشتر نداشت
گفتم : به مناسبت روز مادر ،تخفیف دادن. پولت واسه همون سبد اولیه کافیه ...
خوشحال پولش را داد و سبد را گرفت و بیرون رفت . بی اختیار دنبالش راه افتادم .
گفتم اگه راهت دورِِ بیا من با ماشین برسونمت ...
گفت نه آقا ممنونم ،گورستان همین نزدیکیه ،آخه مادرم ...
بقیه ی جملهشو نشنیدم ،یاد مادرم افتادم که کیلومترها فاصله داشت ،و مدتهای بسیاری بی خبرش بودم. رفتم داخل گل فروشی ،دسته گلی سفارش دادم و راه افتادم بی هوا به سمت مادرم ...
تا مجبورنشده ام سر مزارش گل ببرم ...
روز مهربانی بی توقع، روز فرشته های واقعی ،روز بی غل و غشترین حامیان دنیا .... مبارک
تا داری دریاب که حسرت بی فایده است ...
دختر به گلفروش گفت:
آقا این دسته گل چنده ؟
گلفروش جواب داد.
دختر زیرلب و با انگشتاش حساب کرد و دسته گل کوچکتری را پرسید و ...
چند بار این صحنه تکرار شد .فهمیدم پول دخترک کمه.
گفتم : دخترم گل رو واسه چی می خوای ؟
گفت امروز روز مادره ،واسه مادرم میخوام ،
گفتم چقدر پول داری ؟
گفت ...
با اشاره ای به گلفروش به دخترکه شیش هفت سال بیشتر نداشت
گفتم : به مناسبت روز مادر ،تخفیف دادن. پولت واسه همون سبد اولیه کافیه ...
خوشحال پولش را داد و سبد را گرفت و بیرون رفت . بی اختیار دنبالش راه افتادم .
گفتم اگه راهت دورِِ بیا من با ماشین برسونمت ...
گفت نه آقا ممنونم ،گورستان همین نزدیکیه ،آخه مادرم ...
بقیه ی جملهشو نشنیدم ،یاد مادرم افتادم که کیلومترها فاصله داشت ،و مدتهای بسیاری بی خبرش بودم. رفتم داخل گل فروشی ،دسته گلی سفارش دادم و راه افتادم بی هوا به سمت مادرم ...
تا مجبورنشده ام سر مزارش گل ببرم ...
روز مهربانی بی توقع، روز فرشته های واقعی ،روز بی غل و غشترین حامیان دنیا .... مبارک
تا داری دریاب که حسرت بی فایده است ...
۱.۰k
۲۹ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.