سناریو
#سناریو
وقتی کار دارن و تو باهاش حرف میزنی کل روزت رو براش تعریف میکنی که عصابش بهم میریزد سرت داد میکشه
نامجون : خوشگلم من متاسفم
جین : ا.ت گریه نکنی ها ببخشید فندوق
شوگا : بغلت میکنه و ازت معذرت خواهی می کنه
جیهوپ : بعد از اینکه از دلت در آورد باهات وقت میگذرونه
جیمین : می دونم آدم خیلی بی عصابی شدم ولی ببخشید باشه قول میدم جبران کنم واست
ته : میزنه از خونه بریم و بعد از چند ساعت با کلی وسیله و خوراکی های مورد علاقه ات برمیگره
کوک : بغلت میکنه و سرت رو نوازش میکنه : ببخشید خرگوش کوچولوم
زحمت کشیدم لایک و کامنت یادت نره خو:)
وقتی کار دارن و تو باهاش حرف میزنی کل روزت رو براش تعریف میکنی که عصابش بهم میریزد سرت داد میکشه
نامجون : خوشگلم من متاسفم
جین : ا.ت گریه نکنی ها ببخشید فندوق
شوگا : بغلت میکنه و ازت معذرت خواهی می کنه
جیهوپ : بعد از اینکه از دلت در آورد باهات وقت میگذرونه
جیمین : می دونم آدم خیلی بی عصابی شدم ولی ببخشید باشه قول میدم جبران کنم واست
ته : میزنه از خونه بریم و بعد از چند ساعت با کلی وسیله و خوراکی های مورد علاقه ات برمیگره
کوک : بغلت میکنه و سرت رو نوازش میکنه : ببخشید خرگوش کوچولوم
زحمت کشیدم لایک و کامنت یادت نره خو:)
۹.۶k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.