سناریو[وقتی یه حیون خونگی بدون اجازتون میاری]در خواستی
سناریو[وقتی یه حیون خونگی بدون اجازتون میاری]در خواستی
نامجون:ا.ت یادم نمی یاد بهت اجازه داده باشم
جین:یاااا....این چیه گرفتی چقد چندشه ببرش بیرون
شوگا:به این کارات دیگه عادت کردم
جیهوپ:عممم....چرا بدون اجازه ی من گرفتی؟
جیمین:مگه بچه شدی که حیون میخری
ا.ت:نه می خوام باهاش بازی کنم
جیمین:بعد میگی بچه نیستی
تهیونگ:بجای پول دادن به این چیزا پولامو جمع کن که انقد نگی پول بده پول بده....حالا خوب بود یونتانم بودا
جونگ کوک:سریع میری پسش میدی وگر نه...
نامجون:ا.ت یادم نمی یاد بهت اجازه داده باشم
جین:یاااا....این چیه گرفتی چقد چندشه ببرش بیرون
شوگا:به این کارات دیگه عادت کردم
جیهوپ:عممم....چرا بدون اجازه ی من گرفتی؟
جیمین:مگه بچه شدی که حیون میخری
ا.ت:نه می خوام باهاش بازی کنم
جیمین:بعد میگی بچه نیستی
تهیونگ:بجای پول دادن به این چیزا پولامو جمع کن که انقد نگی پول بده پول بده....حالا خوب بود یونتانم بودا
جونگ کوک:سریع میری پسش میدی وگر نه...
۱۳.۳k
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.