سناریو سانزو تک پارتی یا شاید دوپارتی

پارت ۲



ویو راوی:

نائومی به سرعت پیش اون پسره رفت و دید که کاملا بیهوشه به سختی اونو برد خونه ی خودش و جای زخم های پسرک را تمیز کردو پانسمان کرد و بعد از ۴۰ مین پسرک بهوش آمد

اندر ذهن پسرک( سانزو)

وقتی چشمام را باز کردم دیدم یه دختر خیلی خوشگل کنارم خوابیده آروم خم شدم مو هاشو بو کردم که حس کردم داره کم کم بیدار میشه خودم رو به خواب زدم و از زیر چشم نگاش میکردم

از زبان راوی:نائومی از خواب بیدار شد و رفت باند بیاره تا پانسمان پسرک را عوض کند که ناگهان پسرک دست دختر را میگیرد

پسرک(سانزو):کجا میری
نائومی:میرم باند بیارم پانسمانتو عوض کنم
پسرک(سانزو):ام راستی اسمت چیه🤨
نائومی:من نائومی هستم اسم شما چیه☺️
پسرک(سانزو‌):من سانزو هاروچیو هستم خوشبختم😁
نائومی:خوشبختم😊

از زبان راوی:

نائومی پانسمان سانزو را عوض کرد و تا خواست پاشه بره سانزو دست نائومی را گرفت و انداخت تو بغل خودش

نائومی:سانزو سان چیکار میکنید 🤨
سانزو:بغلت میکنم
نائومی:😮‍💨

از زبان راوی:

بعد از اون حرف سانزو یک نگاه معنا دار به نائومی کرد و این می‌تونه شروع عشقی بین این دو باشه ☺️


ببخشید اگه مسخره شد😢
دیدگاه ها (۲۳)

خب فک کنم منطقی است

ببینید دوستان عزیز من قبلاً این را نوشتم و گذاشتم ولی گذارش ...

سناریو سانزو تک پارتی یا شاید دوپارتی

تک پارتی یا شایدم دوپارتی از سانزو

| ازتو تا ابدیت | فصل اول ~ بخش اول ~ چپتر دوم

“Smile of Death” part(11)از زبان نویسنده صبح بونتن همیشه عجی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط