اون هاجون بود

اون هاجون بود
نکته:هاجون برادر ناتنی تهیونگ هست مامان تهیونگ دو بار شوهر کرده و این بچه همون ناپدری تهیونگ هست که تهیونگ کشتش
تهیونگ. اینجا چه غلطی میکنی
هاجون. امدم انتقام پدرم رو بگیرم
تهیونگ. ههه چه پدری (نیشخند)
هاجون. ببند نیشتو
تهیونگ. من مثل تو مار نیستم که نیش داشته باشم
هاجون. اومممم بجای انتقام میتونیم معامله(نمیدونم درسته یا نه) کنیم
تهیونگ. خب شرط
هاجون. نصف مال و اموالتو به نام من کنیم
تهیونگ. (قهقه) دلم برای پدرت میسوزه که پسرش داره سر جنازش معامله میکنه
هاجون. قبوله(نیشخند)
تهیونگ. مگه مغز خری مثل تورو خوردم که مال اموالم رو بدم دست تو
هاجون. پس چاره ای جز انتقام ندارم
تهیونگ. مثلا میخوای مادرم رو بکشی
هاجون. نه مثلی اینکه یادت رفته مارد من مادر تو هم میشه پس نمیتونم مادرم رو بکشم
شاید ات رو بکشم شنیدم تو همه مهمونی ها باهات بوده حتما دوسش داری
تهیونگ. چرا باید جون یه خدمتکار واسم مهم باشه (تهیونگ اینارو الکی میگه)
هاجون. پس کارم سخت شده نه
تهیونگ. اوهوم خیلی چون نقطه ضعفم رو نمیدونی
هاجون.......
حمایت
لایک و کامنت
دیدگاه ها (۱۰)

چند پارتی خون اشامی جونگکوک (درخواستی)خون شیرین تومعرفیجونگک...

پارت یک ات ویوسیلام من ات هستم ۲۲سالمه و تویه کافه کار میکنم...

تهیونگ. فقط به خاطر تو ولش میکنم و تهیونگ دستور داد که هسو ر...

تهیونگ امد و د پیرهن هسو رو گرفت و گفت. داری چه غلطی میکنی ه...

# رز _ سیاه PART _ 52 « تارا» ساعتای ۹ بود که تهیانگ برام غ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط