دل دادم و دل بستم و دلدار نفهمید

دل دادم و دل بستم و دلدار نفهمید
رسوای جهان گشتم و آن یار نفهمید

عمریست که بر انجمنی غـــم گســـارم
غم دیدم وغم خوردم وغمخوار نفهمید

بــر دایـره ثابـت چشـمـــان خـمــارش
مجـــذوبم و آن عاشق پــرگار نفهمید

خیــس است ز اشکم دفتــر شعــرم
حـــزن غــزلم دیده و زنـــهار نفهمید

لبخند و نگاه و نفسش جمله همه گل
باغبان شدم و صاحب گلزار نفهمید
😞 😞 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌿 🌿 🌿 🌿 🌿 🌿 🌿 🌿 🌿 🌿 💕 💕 💕 💕 💕 💕
دیدگاه ها (۱)

دل و جانم به فدایـــــت تو عزیز دلمیتو که خود مشکلمی چاره هر...

ترا من چشم در راهمشباهنگامکه می گیرند در شاخ « تلاجن» سایه ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط