هَمیشه وَقتی پیشِش سیگار میکشیدم اونو از دستم میکشید و می
هَمیشه وَقتی پیشِش #سیگار میکشیدم اونو از دستم میکشید و مینداخت زمین و با پاهاش لِهش میکرد
دستامو محکم به #لباش میچسبوند و میزاشت رو #قلبش
اولش از دستش عصبانی میشدم...ولی وقتی تپشایِ تندشو حس میکردم میفهمیدم یه چیزی هس که بیشتر از
[سیگار] بهم #آرامش بده:))
دستامو محکم به #لباش میچسبوند و میزاشت رو #قلبش
اولش از دستش عصبانی میشدم...ولی وقتی تپشایِ تندشو حس میکردم میفهمیدم یه چیزی هس که بیشتر از
[سیگار] بهم #آرامش بده:))
۲.۱k
۱۵ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.