وقتی بچه های فامیل اذیتش میکنن
وقتی بچه های فامیل اذیتش میکنن
یونجون:عه بچه بیا پایین
بچه:بروو برووو اسبب قشنگمم
یونجون:بچه بیا پایین..ا/تههه
ا/ت:بلهه؟
یونجون:بهش بگو بیاد پایین
ا/ت:وای عمه فداش بشه..یاا با بچه بازی کن نگاش کن عاخه فکر میکنه تو اسبی*میخنده
یونجون:غل..یعنی اشباه میکنه که فمر نیکنه من اسبم
بچه:*با دست میزنه محکم به باسنش*بروو
یونجون:عای..این کدوم عذاب فرشتگانه؟
....................................................
سوبین:*دست به سینه خیره به دیوار
بچه:*موهاشو میکشه
سوبین:*به بچه نگاه میکنه*نکن
بچه:*موهاشو میکشه*
سوبین:نکن
بچه²:*میپره رو کمرش
سوبین:*پخش زمین میشه*عای بچه بیا پایین..نکن نکش موهامووو
بچه:موهاتت پشمکهه
سوبین:بچه پشمک چیهه موهامو ول کننن...عاییی کمرمم بیا پایین
بچه²:عه نمیخوامم حرکت کنن..مگه فیل نیستییی؟حرکت کنن
سوبین:فیل؟فیل چیه..ا/تههه
ا/ت:جانم؟
سوبین:به اینا بگو ولم کنن
ا/ت:بچه ها
بچه ها:بلهه ناخدا؟
ا/ت:تا میتونین اذیتش کنین
بچه ها:چشم ناخدا
سوبین:*چشاش گرد میشه*ا/ت؟؟تو..تو با اینا همدستیی؟
ا/ت:تا تو باسی دیگه اذیتم نکنی*ابروهاشو میندازه بالا
سوبین:رحم اللهو من یقرعو الفاتحهه
....................................................
تهیون:*سرش تو گوشیه
بچه:*مظلوم میاد روبه روش
تهیون:عاخی عمو چی میخوای؟
بچه:*به گوشیش نگاه میکنه
تهیون:این؟هه..
*چند دیقه بعد
بچه:خالههه..خالهه*عربده
ا/ت:*میاد تو پذیرایی*جان خالهه؟..کجایی؟
بچه:نمیدونمم داخل یه چیزیمم کمکک
ا/ت:بچه کو؟
تهیون:داشت بازی میکرد رفت تو سطل اشغال*میخنده
ا/ت:*دستشو مشت میکنه*من..بعدن دارم واسه تو..
بچه:خالههه*جیغ
ا/ت:جانم..جانم اومدم*میره تو اشپزخونه
یونجون:عه بچه بیا پایین
بچه:بروو برووو اسبب قشنگمم
یونجون:بچه بیا پایین..ا/تههه
ا/ت:بلهه؟
یونجون:بهش بگو بیاد پایین
ا/ت:وای عمه فداش بشه..یاا با بچه بازی کن نگاش کن عاخه فکر میکنه تو اسبی*میخنده
یونجون:غل..یعنی اشباه میکنه که فمر نیکنه من اسبم
بچه:*با دست میزنه محکم به باسنش*بروو
یونجون:عای..این کدوم عذاب فرشتگانه؟
....................................................
سوبین:*دست به سینه خیره به دیوار
بچه:*موهاشو میکشه
سوبین:*به بچه نگاه میکنه*نکن
بچه:*موهاشو میکشه*
سوبین:نکن
بچه²:*میپره رو کمرش
سوبین:*پخش زمین میشه*عای بچه بیا پایین..نکن نکش موهامووو
بچه:موهاتت پشمکهه
سوبین:بچه پشمک چیهه موهامو ول کننن...عاییی کمرمم بیا پایین
بچه²:عه نمیخوامم حرکت کنن..مگه فیل نیستییی؟حرکت کنن
سوبین:فیل؟فیل چیه..ا/تههه
ا/ت:جانم؟
سوبین:به اینا بگو ولم کنن
ا/ت:بچه ها
بچه ها:بلهه ناخدا؟
ا/ت:تا میتونین اذیتش کنین
بچه ها:چشم ناخدا
سوبین:*چشاش گرد میشه*ا/ت؟؟تو..تو با اینا همدستیی؟
ا/ت:تا تو باسی دیگه اذیتم نکنی*ابروهاشو میندازه بالا
سوبین:رحم اللهو من یقرعو الفاتحهه
....................................................
تهیون:*سرش تو گوشیه
بچه:*مظلوم میاد روبه روش
تهیون:عاخی عمو چی میخوای؟
بچه:*به گوشیش نگاه میکنه
تهیون:این؟هه..
*چند دیقه بعد
بچه:خالههه..خالهه*عربده
ا/ت:*میاد تو پذیرایی*جان خالهه؟..کجایی؟
بچه:نمیدونمم داخل یه چیزیمم کمکک
ا/ت:بچه کو؟
تهیون:داشت بازی میکرد رفت تو سطل اشغال*میخنده
ا/ت:*دستشو مشت میکنه*من..بعدن دارم واسه تو..
بچه:خالههه*جیغ
ا/ت:جانم..جانم اومدم*میره تو اشپزخونه
۱۰.۰k
۳۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.