بوسه می خواستم از آن مه و خوش می خندید

بوسه می خواستم از آن مه و خوش می خندید
ڪه نیازت بدهم آخر ، اگر ناز کنم..
#هوشنگ_ابتهاج
دیدگاه ها (۱)

پاییزشور عاشقانه ایستکه رنگ اشعارم را زرد می دارد ورنگین کما...

می‌آیم، می‌آیم، می‌آیمبا گیسویم؛ ادامۀ بوهای زیر خاکبا چشم‌ه...

من با سیاهی دو چشم سیاه تو،خواهم نوشتبر هر کرانه ی این باغدس...

من گوش میشوم و او صدا فرداآدینه، من می شوم تََن و او جان جان...

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

سناریو طنز موضوع : وقتی اوردیشون ایرانار ام : شمادوتا داری...

باز حرفای نزده رو قلبم سنگینی میکنه.....😔💔آدما رو خسته نکنید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط