دستِ حادثه را بگیر
دستِ حادثه را بگیر
راهی اش کن به جایی دور از اینجا
بگذار رُخ دهَد جایی نامعلوم
جایی دور از ما
حادثه ها از برایِ ما نیست
ما همه اش اتفاقیم
اتقاق هایِ ناگهانی
اما خوب
مثلِ چشمانِ تو
که اتفاقی شد
تا من عاشقت شوم
مثلِ بودنِ من
که باوری شد
برایِ تو ؛ برایِ بودن
دستِ اتفاق را می گیرم
تا بی افتد باز هم
جایی کنارِ تو
هرروز ؛ هرروز ؛ هرروز...
عادل_دانتیسم
#deep_feeling
راهی اش کن به جایی دور از اینجا
بگذار رُخ دهَد جایی نامعلوم
جایی دور از ما
حادثه ها از برایِ ما نیست
ما همه اش اتفاقیم
اتقاق هایِ ناگهانی
اما خوب
مثلِ چشمانِ تو
که اتفاقی شد
تا من عاشقت شوم
مثلِ بودنِ من
که باوری شد
برایِ تو ؛ برایِ بودن
دستِ اتفاق را می گیرم
تا بی افتد باز هم
جایی کنارِ تو
هرروز ؛ هرروز ؛ هرروز...
عادل_دانتیسم
#deep_feeling
۷۹۲
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.