دیگه نتونم ببینم و بیناییمو از دست بدمممم
دیگه نتونم ببینم و بیناییمو از دست بدمممم
ته:میدونم ا.ت میدونممم(ناراحت و بغض)
ا.ت ویو :
وقتی دیدم ته بغض کرد رفتم بغلش کردمو و گفتم که ناراحت نشه و عیبی نداره به بخشیدمش به شرطاینکه دیگه تکرار نشه
تهیونگ :باشه ا.ت ببخشید قول میدم دیگه تکرار نشه
ا.ت:افرین پسر خوب
حالا نازمو بکش
تهیونگ :چی نازتو بکشم ؟(خنده)
ا.ت:اقا زدی کورم کردی میخوای نازممم نکشی؟ باید برام خوراکی بخری وگرنه قهر میکنم
تهیونگ :مرخصت کردم الان هر چی خواستی برات میخرم بیب (خدا شانس بدهههه)
پایان
حمایت یادتون نره خوشگلا 🩵✨️
ته:میدونم ا.ت میدونممم(ناراحت و بغض)
ا.ت ویو :
وقتی دیدم ته بغض کرد رفتم بغلش کردمو و گفتم که ناراحت نشه و عیبی نداره به بخشیدمش به شرطاینکه دیگه تکرار نشه
تهیونگ :باشه ا.ت ببخشید قول میدم دیگه تکرار نشه
ا.ت:افرین پسر خوب
حالا نازمو بکش
تهیونگ :چی نازتو بکشم ؟(خنده)
ا.ت:اقا زدی کورم کردی میخوای نازممم نکشی؟ باید برام خوراکی بخری وگرنه قهر میکنم
تهیونگ :مرخصت کردم الان هر چی خواستی برات میخرم بیب (خدا شانس بدهههه)
پایان
حمایت یادتون نره خوشگلا 🩵✨️
۴.۶k
۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.