جلد سناریو عوض شد
جلد سناریو عوض شد
ویو ات
کاکوچو دستشو بلند کرد گذاشت رو صورتم خیلی خیلی خیلی ترسیده بودم
فک کردم میخاد ببوستم
ویو کاکوچو
دیدم رو صورت ات یه تیکه دوریاکی هست بلند شدم که پاکش کنم دستمو گذاشتم رو صورت ات که براش دارم دیدم انگاری ات ترسیده
کاکوچو: ات
ات: ب. بله @نگاه کردن به کاکوچو @
کاکوچو:نترس کاریت ندارم
ات: چ. چی
@پاک کردن صورت ات @
ات:ا.اها تازه منظورتو گرفتم @خنده ضایع @
ویو یوکی @نویسنده@
اتو کاکوچو صبحانشونو خوردن ات رفت یه دوش بگیره کاکوچو هم رفت تو اتاق لباسشو عوض کنه پیراهن و شلوارشو در اورد
حمام ات تموم شد حوله دور ات بود
رفت تو اشپز خونه اب خورد
لیوانو گذاشت رو میز رفت تو حال
لیوان رو میز افتاد شکست ات ذوشو بگردوند
کاکوچو بدون لباس امود داخل حال
کاکوچو: چی شو....
@نگاه کردن به ممه ها و رون های ات@
ات:لیوان افتاد شکست ببخشید
ات رفتکه جمشون کنه پاش سر خورد کاکوچو اومد ات رو بگیره که پای خودشم سر خورد
کاکوچو افتاد روی ات
@انگاری که روش خیمه زده باشه @
بدن ات و کاکوچو چسبیده بود بهم
کاکوچو اندر زهن: نمیتونم از روش بلند شم یه چیزی نمیزاره چی چ. چرا دی.کم راست شده چطوری اینقدر بدنت س.سیه
همون لحظه لبامو میبرم سمت لباش
ات: لبو
همون موقع ران از بیرون برمیگرده
و اولین صحنه ای. که میببنه ات و کاکوچو چسبیده به هم بودن
بعد....
خب اگه میخاید پارت بعد رو بزارم لایک وکامنت بالای ۲۰ تا باید باشه
ویو ات
کاکوچو دستشو بلند کرد گذاشت رو صورتم خیلی خیلی خیلی ترسیده بودم
فک کردم میخاد ببوستم
ویو کاکوچو
دیدم رو صورت ات یه تیکه دوریاکی هست بلند شدم که پاکش کنم دستمو گذاشتم رو صورت ات که براش دارم دیدم انگاری ات ترسیده
کاکوچو: ات
ات: ب. بله @نگاه کردن به کاکوچو @
کاکوچو:نترس کاریت ندارم
ات: چ. چی
@پاک کردن صورت ات @
ات:ا.اها تازه منظورتو گرفتم @خنده ضایع @
ویو یوکی @نویسنده@
اتو کاکوچو صبحانشونو خوردن ات رفت یه دوش بگیره کاکوچو هم رفت تو اتاق لباسشو عوض کنه پیراهن و شلوارشو در اورد
حمام ات تموم شد حوله دور ات بود
رفت تو اشپز خونه اب خورد
لیوانو گذاشت رو میز رفت تو حال
لیوان رو میز افتاد شکست ات ذوشو بگردوند
کاکوچو بدون لباس امود داخل حال
کاکوچو: چی شو....
@نگاه کردن به ممه ها و رون های ات@
ات:لیوان افتاد شکست ببخشید
ات رفتکه جمشون کنه پاش سر خورد کاکوچو اومد ات رو بگیره که پای خودشم سر خورد
کاکوچو افتاد روی ات
@انگاری که روش خیمه زده باشه @
بدن ات و کاکوچو چسبیده بود بهم
کاکوچو اندر زهن: نمیتونم از روش بلند شم یه چیزی نمیزاره چی چ. چرا دی.کم راست شده چطوری اینقدر بدنت س.سیه
همون لحظه لبامو میبرم سمت لباش
ات: لبو
همون موقع ران از بیرون برمیگرده
و اولین صحنه ای. که میببنه ات و کاکوچو چسبیده به هم بودن
بعد....
خب اگه میخاید پارت بعد رو بزارم لایک وکامنت بالای ۲۰ تا باید باشه
۷.۶k
۱۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.