پارت پنجم رمان دژخیم نیلوفر رستمی

♥️نام رمان:
#دژخیم

♥️به قلم:
#نیلوفر_رستمی


#پارت_۵

دختر هنوز حرصی نگاهش می‌کرد که دوباره صدای داد و بیداد ماشین‌های عقب بلند شد. پوف بلندی کشید و سوئیچ را کف دست سیاوش گذاشت و گفت:
_بگیر... اول بزرگراه ترمز بگیر که همونجا هم‌و ببینیم...
سیاوش دندان‌نما و جذاب خندید و سوییچ خودش را به او داد و گفت:
_حواست باشه نکوبیش به در و دیوار... خسارت این هلوی ما هم کم از عروسک شما نیست... اگه می‌خوای خسارتت دو برابر نشه، توصیه می‌کنم اون دوتا چشم اضافه رو روی صورتت نزاری... عزت زیاد!
و سوئیچ را دور انگشتش پیچاند و بدون اینکه مهلت حرف زدن به دخترک بدهد، از او دور شد. دستی برای راننده‌ی پشت سر تکان داد و پشت پرشیای قرمز رنگ نشست.
دخترک نگاه حرص‌دارش را از او گرفت و همانطور که عصبی گوشه‌ی لبش را می‌جویید، پشت ماشین سیاوش نشست و استارت زد. با سرعت شروع به حرکت کرد و زیر لب گفت:
_نشونت می‌دم پسره‌ی در پیت عوضی! مادر نزاییده کسی شهرزاد رو مسخره دهنش کنه و‌ واسه‌اش کری بخونه... هروقت جای هلو، ساندیس تحویلت دادم و وسط بزرگراه با ماشین دزدی ولت کردم، اونوقت می‌فهمی یه من ماست چقدر کره می‌ده...

❌شات و کپی پیگرد قانونی دارد❌


@Nilufar_Rostami
http://Instagram.com/_nilufar_rostami_♥️
دیدگاه ها (۲)

عکس اهورا و آوا رمان آوای جنون از نیلوفر رستمی

پارت ششم رمان دژخیم اثر نیلوفر رستمی

دژخیم/نیلوفر رستمی

رمان دژخیم نیلوفر رستمی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط