منطقه
منطقه 21
مشتری دست روزی رسان خداست
نویسنده: مهدی اسماعیل پور
مشتری دست روزی رسان خداست
آیت عبادنژاد در چهارراه اصلی وردآورد مغازه خرازی دارد. او متولد سال 1351 است و از سال 1369 در محله وردآورد سکونت دارد. حدود 6 سالی میشود که در این مغازه مشغول کسب و کار است و در همین مدت توانسته خودش را بهعنوان یک کاسب معتمد و خوشنام در محله و میان مشتریهایش جا بیندازد....
1396/01/23
آیت عبادنژاد در چهارراه اصلی وردآورد مغازه خرازی دارد. او متولد سال 1351 است و از سال 1369 در محله وردآورد سکونت دارد. حدود 6 سالی میشود که در این مغازه مشغول کسب و کار است و در همین مدت توانسته خودش را بهعنوان یک کاسب معتمد و خوشنام در محله و میان مشتریهایش جا بیندازد. مردم میگویند عبادنژاد انسان متدین، خوشاخلاق و کاسب منصف و خوبی است. او اما حاضر نیست از خودش تعریف کند و میگوید هرچه مردم و مشتریهایش میگویند درست است و آنها بهتر از هر کسی میتوانند قضاوت کنند.
آنچه برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند
عبادنژاد تا قبل از اینکه کسب و کارش را به محل زندگیاش یعنی وردآورد بیاورد در بازار بزرگ تهران مشغول بود اما مشکلات مالی باعث شده تا ازحجره به مغازهای کوچک در مرکز محله نقل مکان کند. میگوید نخستین چیزی که یک کاسب خوب و نمونه باید داشته باشد اخلاق و انصاف است: «کار ما طوری است که با زن و بچه مردم سر و کار داریم. پس باید چشم و دل پاک باشیم. اول شرط کاسب خوب، داشتن اخلاق و رعایت انصاف است. انصاف را هم در یک جمله میشود اینطور خلاصه کرد که هرچه برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسندی و آنچه که برای دیگران نمیپسندی برای دیگران نخواهی. مثلاً وقتی زن و بچه مردم برای خرید به مغازه میآیند تلاش میکنم رفتارم طوری باشد که وقتی زن و بچه خودم به مغازهای میروند میخواهم با آنها همانطور رفتار شود. کاسب باید دست و دل پاک و چشم پاک باشد. کاسب باید مواظب باشد که مبادا کمفروشی کند. من تلاش کردهام همیشه اینطور باشم. حالا اینکه چقدر موفق بودم دیگر قضاوتش با مردم است و من نمیتوانم از خودم تعریف کنم.»
باید شرایط اقتصادی مردم را در نظر گرفت
کاسب نمونه محله وردآورد میگوید درکارش شرایط اقتصادی جامعه را در نظر میگیرد و یکی از شرایط داشتن انصاف در کسب سودی است که روی اجناسش میکشد: «در مغازهام هم جنس ارزان دارم و هم جنس گران. چیزی را که ارزان خریدم ارزان میفروشم و چیزی را که گران خریدم را هم گران میفروشم اما در کاسبی باید انصاف داشت. سودی که روی اجناس میگیریم باید منصفانه باشد و شرایط اقتصادی مردم را در نظر بگیریم. شاید امروز 100 تومان و 50 تومان ارزشی نداشته باشد اما میدانم خانوادههایی هستند که به همین پول خرد هم نیاز دارند. برای همین همیشه 50 تومانی و 100 تومانی جور میکنم تا بقیه پول مردم را بدهم. حتی اگر 50 تومانی نداشته باشم 100 تومانی میدهم، چون میگویم چرا مردم از حقشان بگذرند بنابراین من هم باید این کار را انجام بدهم.»
کاسبی تخصص است
خیلیها کاسبی را یک شغل ساده میپندارند که نیاز به تخصص ندارد اما آیت عبادنژاد نظر دیگری دراینباره دارد: «مردم برای گرفتن دیپلم 12 سال درس میخوانند و برای اینکه یک کاسب خوب بشوی و راه و چاه را یاد بگیری باید همین قدر و حتی بیشتر تجربه کسب کنی. در قدیم کاسب شدن به این سادگی نبود و باید چند سال شاگردی میکردی و پادو میشدی تا بتوانی برای خودت کسب و کار مستقل راه بیندازی. نمیشد با گفتن چند جمله به یک نفر همه چیز را به او منتقل کرد و فرد باید خودش طی سالها کار کردن را یاد میگرفت. خودم از 8 سالگی و با دستفروشی کارم را شروع کردم و به مرور خیلی چیزها را یاد گرفتم. برخلاف تصور عامه مردم کاسبی کار سادهای نیست و تخصص میخواهد.»
کاسبی که مردمدار نباشد از روزی خدا بینصیب میماند
میگوید خدا روزی را از طریق مردم به دست انسان میرساند و کاسبی که مردمدار نباشد روزی هم ندارد: «روزی انسان را خدا میرساند اما این کار از طریق مردم یا همان مشتریها انجام میشود و اینطور نیست که خدا خودش دخل آدم را پر کند. در واقع مردم دست خدا هستند که روزی را به انسان میرسانند. کاسبی که اخلاق نداشته باشد و مردمدار نباشد از روزی که خدا برایش تعیین کرده بینصیب میماند. کاسبی که منصف باشد، چشم و دل پاک باشد و با مردم خوشرفتاری کند دیگر نیازی به تبلیغات و پخش تراکت ندارد چون خودش را از طریق مردم تبلیغ میکند.»
نماز و روزه بازدارنده است
یکی از ویژگیهایی که مردم در مورد عبادنژاد کاسب نمونه محلهشان میگویند متدین و نمازخوان بودن او است: «نماز خواندن و روزه گرفتن که وظیفه هر انسانی است و ربطی به کاسب و غیرکاسب ندارد. این وظیفه هر انسان
مشتری دست روزی رسان خداست
نویسنده: مهدی اسماعیل پور
مشتری دست روزی رسان خداست
آیت عبادنژاد در چهارراه اصلی وردآورد مغازه خرازی دارد. او متولد سال 1351 است و از سال 1369 در محله وردآورد سکونت دارد. حدود 6 سالی میشود که در این مغازه مشغول کسب و کار است و در همین مدت توانسته خودش را بهعنوان یک کاسب معتمد و خوشنام در محله و میان مشتریهایش جا بیندازد....
1396/01/23
آیت عبادنژاد در چهارراه اصلی وردآورد مغازه خرازی دارد. او متولد سال 1351 است و از سال 1369 در محله وردآورد سکونت دارد. حدود 6 سالی میشود که در این مغازه مشغول کسب و کار است و در همین مدت توانسته خودش را بهعنوان یک کاسب معتمد و خوشنام در محله و میان مشتریهایش جا بیندازد. مردم میگویند عبادنژاد انسان متدین، خوشاخلاق و کاسب منصف و خوبی است. او اما حاضر نیست از خودش تعریف کند و میگوید هرچه مردم و مشتریهایش میگویند درست است و آنها بهتر از هر کسی میتوانند قضاوت کنند.
آنچه برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند
عبادنژاد تا قبل از اینکه کسب و کارش را به محل زندگیاش یعنی وردآورد بیاورد در بازار بزرگ تهران مشغول بود اما مشکلات مالی باعث شده تا ازحجره به مغازهای کوچک در مرکز محله نقل مکان کند. میگوید نخستین چیزی که یک کاسب خوب و نمونه باید داشته باشد اخلاق و انصاف است: «کار ما طوری است که با زن و بچه مردم سر و کار داریم. پس باید چشم و دل پاک باشیم. اول شرط کاسب خوب، داشتن اخلاق و رعایت انصاف است. انصاف را هم در یک جمله میشود اینطور خلاصه کرد که هرچه برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسندی و آنچه که برای دیگران نمیپسندی برای دیگران نخواهی. مثلاً وقتی زن و بچه مردم برای خرید به مغازه میآیند تلاش میکنم رفتارم طوری باشد که وقتی زن و بچه خودم به مغازهای میروند میخواهم با آنها همانطور رفتار شود. کاسب باید دست و دل پاک و چشم پاک باشد. کاسب باید مواظب باشد که مبادا کمفروشی کند. من تلاش کردهام همیشه اینطور باشم. حالا اینکه چقدر موفق بودم دیگر قضاوتش با مردم است و من نمیتوانم از خودم تعریف کنم.»
باید شرایط اقتصادی مردم را در نظر گرفت
کاسب نمونه محله وردآورد میگوید درکارش شرایط اقتصادی جامعه را در نظر میگیرد و یکی از شرایط داشتن انصاف در کسب سودی است که روی اجناسش میکشد: «در مغازهام هم جنس ارزان دارم و هم جنس گران. چیزی را که ارزان خریدم ارزان میفروشم و چیزی را که گران خریدم را هم گران میفروشم اما در کاسبی باید انصاف داشت. سودی که روی اجناس میگیریم باید منصفانه باشد و شرایط اقتصادی مردم را در نظر بگیریم. شاید امروز 100 تومان و 50 تومان ارزشی نداشته باشد اما میدانم خانوادههایی هستند که به همین پول خرد هم نیاز دارند. برای همین همیشه 50 تومانی و 100 تومانی جور میکنم تا بقیه پول مردم را بدهم. حتی اگر 50 تومانی نداشته باشم 100 تومانی میدهم، چون میگویم چرا مردم از حقشان بگذرند بنابراین من هم باید این کار را انجام بدهم.»
کاسبی تخصص است
خیلیها کاسبی را یک شغل ساده میپندارند که نیاز به تخصص ندارد اما آیت عبادنژاد نظر دیگری دراینباره دارد: «مردم برای گرفتن دیپلم 12 سال درس میخوانند و برای اینکه یک کاسب خوب بشوی و راه و چاه را یاد بگیری باید همین قدر و حتی بیشتر تجربه کسب کنی. در قدیم کاسب شدن به این سادگی نبود و باید چند سال شاگردی میکردی و پادو میشدی تا بتوانی برای خودت کسب و کار مستقل راه بیندازی. نمیشد با گفتن چند جمله به یک نفر همه چیز را به او منتقل کرد و فرد باید خودش طی سالها کار کردن را یاد میگرفت. خودم از 8 سالگی و با دستفروشی کارم را شروع کردم و به مرور خیلی چیزها را یاد گرفتم. برخلاف تصور عامه مردم کاسبی کار سادهای نیست و تخصص میخواهد.»
کاسبی که مردمدار نباشد از روزی خدا بینصیب میماند
میگوید خدا روزی را از طریق مردم به دست انسان میرساند و کاسبی که مردمدار نباشد روزی هم ندارد: «روزی انسان را خدا میرساند اما این کار از طریق مردم یا همان مشتریها انجام میشود و اینطور نیست که خدا خودش دخل آدم را پر کند. در واقع مردم دست خدا هستند که روزی را به انسان میرسانند. کاسبی که اخلاق نداشته باشد و مردمدار نباشد از روزی که خدا برایش تعیین کرده بینصیب میماند. کاسبی که منصف باشد، چشم و دل پاک باشد و با مردم خوشرفتاری کند دیگر نیازی به تبلیغات و پخش تراکت ندارد چون خودش را از طریق مردم تبلیغ میکند.»
نماز و روزه بازدارنده است
یکی از ویژگیهایی که مردم در مورد عبادنژاد کاسب نمونه محلهشان میگویند متدین و نمازخوان بودن او است: «نماز خواندن و روزه گرفتن که وظیفه هر انسانی است و ربطی به کاسب و غیرکاسب ندارد. این وظیفه هر انسان
- ۱.۳k
- ۲۴ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط