معلم روانی
#معلمروانی
p18
کوک:بورا نظرت چیه که بچه دار شیم
بورام:اوم خوبه
کوک:بیا بریم اتاق کارت دارم(بلند میشه میره اتاق)
بورام: مثل بچه ها دنبالش میره
^امشب مزاحم نشیم^
بورام:صبح با دلدرد شدید بلند شدم رفتم پایین یه اب خودم و برم کوکو بیدار کنم که سرم گیج رفت و افتادم
کوک:خواب بودم که صدای جیغ بورام و شنیدم بلند شدمو رفتم دیدم افتاده زمین بلندش گردمو بردمش دکتر
دکتر:خب خب خب متاسفم
کوک:خانم دکتر چیشده(بغض)
بورام:چقد دیگه زندم؟
دکتر:مبارک باشه شما بارداری خانوم
کوک:چییی
بورام:(شکه شد)
کوک:ا ا ا ا ا ا ا الان ینی
دکتر:بله سما دارین پدر میشین
بورام:من من الان یه نینی تو شکمم وای
کوک:سکته*
بورا رو بغل میکنه و میچرخونتش
بورا:اییی عشقم آرومتر سرم گیج رف
دکتر:آروم
کوک:باشه باشه
یه سوال کی بیایم دوباره
دکتر:دو هفته دیگه برای تعداد و جنسیتشون بیاین
کوک:باشه ممنون خدافظ
بورام آروم بلندشو بیا
دستتو بده
یورام:مرسی دکتر
بریم عشقم
*میرن خونه
بورام:خب چطوری به بقیه بگیم
کوک:فعلا نگیم
بورام:چرا
کوک:بمونیم یه جشن بگیریم
برنامه ریزی کن روز تعین جنسیت بگیم
بورام:فکر خوبیه
کوک:الان بیا بریم بالا استراحت کن منم برم یکیو بیارم اینجا رو آسانسور بزاره که راحت بریم بیای
بورام:نمیخواد
کوک:میخواد(بغلش میکنه)
بریم
بورام:زود بیا
کوک:اینو بکش،رو خودت مراقب باش زود میام الانم میگم برات شیر توت فرنگی،بیارن با کیک
بورام:باشه عشقم
کوک:،خدافظ عشق زندگیم
*چند ساعت بعد
اقاعه:خب تموم شد حالا امتحانش،میکنیم
^بالا بر درست کردن^
کوک:خوبه
خب براتون از قبل واریز کردم
اقاعه:مرسی خدافظ
کوک:خدمتکار همراهیشون کن
خدافظ
بورام:کوککککک
کوک:یا خدا(بدو میره اتاق)
چیشده عشقم درد میکنه
بورام:نح پرده رو بزن کنار لطفا
کوک:وای ترسیدم باشه
بورام:بیا بخواییم
کوک:بزار دوش،بگیرم بیام
بورام:باشه
کوک:دوش گرفتمو لباسمو عوض کردم اومدم بیرون که دیدم بورام مث بچه ها خوابیده رفتمو پیشش خوابیدمو سرشو گزاشتم رو سینم و موهاشو نوارش،کردم که خوابم برد
فردا صب
بورا:با خوردن یه چیز نورانی به صورتم بلند شدم
که وقتی،صورتمو برگردوندم....
خب خب ببخشید توی اینوماهدنبودیم بخاطر امتحانات امیدوارم درک کنین امشب یه پارت گزاشتم از فردا بیشتر میزارم میرسی حمایت کنننننیننن
حمایت نشه؟❤🥲
p18
کوک:بورا نظرت چیه که بچه دار شیم
بورام:اوم خوبه
کوک:بیا بریم اتاق کارت دارم(بلند میشه میره اتاق)
بورام: مثل بچه ها دنبالش میره
^امشب مزاحم نشیم^
بورام:صبح با دلدرد شدید بلند شدم رفتم پایین یه اب خودم و برم کوکو بیدار کنم که سرم گیج رفت و افتادم
کوک:خواب بودم که صدای جیغ بورام و شنیدم بلند شدمو رفتم دیدم افتاده زمین بلندش گردمو بردمش دکتر
دکتر:خب خب خب متاسفم
کوک:خانم دکتر چیشده(بغض)
بورام:چقد دیگه زندم؟
دکتر:مبارک باشه شما بارداری خانوم
کوک:چییی
بورام:(شکه شد)
کوک:ا ا ا ا ا ا ا الان ینی
دکتر:بله سما دارین پدر میشین
بورام:من من الان یه نینی تو شکمم وای
کوک:سکته*
بورا رو بغل میکنه و میچرخونتش
بورا:اییی عشقم آرومتر سرم گیج رف
دکتر:آروم
کوک:باشه باشه
یه سوال کی بیایم دوباره
دکتر:دو هفته دیگه برای تعداد و جنسیتشون بیاین
کوک:باشه ممنون خدافظ
بورام آروم بلندشو بیا
دستتو بده
یورام:مرسی دکتر
بریم عشقم
*میرن خونه
بورام:خب چطوری به بقیه بگیم
کوک:فعلا نگیم
بورام:چرا
کوک:بمونیم یه جشن بگیریم
برنامه ریزی کن روز تعین جنسیت بگیم
بورام:فکر خوبیه
کوک:الان بیا بریم بالا استراحت کن منم برم یکیو بیارم اینجا رو آسانسور بزاره که راحت بریم بیای
بورام:نمیخواد
کوک:میخواد(بغلش میکنه)
بریم
بورام:زود بیا
کوک:اینو بکش،رو خودت مراقب باش زود میام الانم میگم برات شیر توت فرنگی،بیارن با کیک
بورام:باشه عشقم
کوک:،خدافظ عشق زندگیم
*چند ساعت بعد
اقاعه:خب تموم شد حالا امتحانش،میکنیم
^بالا بر درست کردن^
کوک:خوبه
خب براتون از قبل واریز کردم
اقاعه:مرسی خدافظ
کوک:خدمتکار همراهیشون کن
خدافظ
بورام:کوککککک
کوک:یا خدا(بدو میره اتاق)
چیشده عشقم درد میکنه
بورام:نح پرده رو بزن کنار لطفا
کوک:وای ترسیدم باشه
بورام:بیا بخواییم
کوک:بزار دوش،بگیرم بیام
بورام:باشه
کوک:دوش گرفتمو لباسمو عوض کردم اومدم بیرون که دیدم بورام مث بچه ها خوابیده رفتمو پیشش خوابیدمو سرشو گزاشتم رو سینم و موهاشو نوارش،کردم که خوابم برد
فردا صب
بورا:با خوردن یه چیز نورانی به صورتم بلند شدم
که وقتی،صورتمو برگردوندم....
خب خب ببخشید توی اینوماهدنبودیم بخاطر امتحانات امیدوارم درک کنین امشب یه پارت گزاشتم از فردا بیشتر میزارم میرسی حمایت کنننننیننن
حمایت نشه؟❤🥲
۶.۷k
۳۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.