هرچه کردم نشدم از تو جدا بدتر شد

هرچه کردم نشدم از تو جدا، بدتر شد
گفته بودم بزنم قید تو را، بدتر شد

مثلا خواستم این بار موقر باشم
و به جای "تو" بگویم که "شما"، بدتر شد

آسمان وقت قرار من و تو ابری بود
تازه، با رفتن تو وضع هوا بدتر شد

چاره دارو و دوا نیست که حال بد من
بی تو با خوردن دارو و دوا بدتر شد

گفته بودی نزنم حرف دلم را به کسی
زده ام حرف دلم را به خدا، بدتر شد

روی فرش دل من جوهری از عشق تو ریخت
آمدم پاک کنم عشق تو را، بدتر شد
دیدگاه ها (۲)

حیف از نقش خیالی که توهم شده است فرش تا عرش لگد خورده ی مرد...

دل من ، حوصله کن ، داد زدن ممنوع است کم بکن این گله ، فریاد ...

۰با اینکه من اهل غزل و عشق نبودمبادیدن رویت در قلبم بگشودم ج...

ای فلک خوش کن به مرگ من دل یار مرادلگران از هستیم مپسند دلدا...

رمان { برادر ناتنی } پارت ۱۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط