*اشتراک گذاشته شده از وبلاگ لبخند خدا۳۷۰*
*اشتراک گذاشته شده از وبلاگ لبخند خدا۳۷۰*
سلااااااام؛
راستش! عید که می شه آدم دلش عیدی می خواد. من اینو درک می کنم؛ پس عیدی شماها سر جاشه!
خیالتون راحت باشه. اصلا باورتون می شه یکی از دغدغه های این روزای من همین عیدی شماها بوده؟ آخه
دوس دارم عیدی من بهترین عیدی امسالتون باشه! اینه که این روزا هی با خودم می گم: "عیدیشون چی
باشه، آخرشه؟" آخرش گفتم حاصل عمرم رو بهشون می دم. حاصل عمرم رو! و مطمئنم اگه روزیتون باشه و
بگیرین مطلب رو، سال جدید رو یه جور دیگه شروع می کنین و اینجوری می شه که عیدی من بهترین عیدی
امسالتون از آب درمی یاد!
راستش! من، محمدرضا بیدگلیان، در 42 سال و 8 ماه و دو روزه گی زندگیم بیشتر از هر روز دیگه ای از عمرم و با
تمام وجود، به این نتیجه رسیدم که اگه می خوام هم خودم آرامش داشته باشم و هم دیگران، باید خودم رو
تغییر بدم، نه دیگران رو! یعنی کنترل درونیء (خودم) به جای کنترل بیرونیء (دیگران)! چیزی که پروفسور گلسر
(Glasser) می گه.
من نمی تونم از دیگران انتظار داشته باشم اونی باشن که من می خوام و دوست دارم؛ کاری رو انجام بدن که
من می خوام و دوست دارم؛ چیزی رو بگن که من می خوام و دوست دارم. هر لحظه ممکنه یه کسی خواسته
یا ناخواسته، چیزی رو بگه و یا رفتاری انجام بده که به من بربخوره و یا من رو عصبانی کنه!!! چون این دنیا دنیای
کثرت ها است. هر کسی تیپ و شخصیت و مزاج و خلق و خو و شعور و تربیت و فرهنگ و درک و بینش خاص
خودش رو داره. از طرفی مگه می شه با همه قطع رابطه کرد؟ با پدر، مادر، خواهر و برادر، خانواده همسر،
دوستان و همکاران و...
اینجوری، عرصه زندگی به انسان تنگ می شه. اصلا انسان ذاتا یه موجود اجتماعیه. افسانه ی خارپشت ها
یادتونه؟
"در عصر یخبندان، بسیاری از حیوانات براثر سرمای شدید، نابود شدند. خارپشت ها وخامت اوضاع را دریافتند و
تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و همدیگر را حفظ کنند؛ ولی خارهایشان یکدیگر را در کنار هم زخمی می کرد.
مخصوصا وقتی که به همدیگر نزدیکتر بودند و در نتیجه، گرمتر. به همین خاطر تصمیم گرفتند از هم دور شوند و
این باعث می شد از سرما یخ بزنند. از این رو مجبور شدند انتخاب کنند: یا گرمای همراه خار دوستان را و یا
نابودی را! دریافتند که باز گردند و گردهم آیند. آموختند که با زخم های کوچکی که همزیستی به وجود می آورد
کنار بیایند؛ چون گرمای وجودشان برای یکدیگر لازم تر است."
کنترل درونی یعنی کاری که این خارپشت ها کردند. می گم یادتونه چن وقت پیشا به نقل از پروفسور گلسر
گفتم: "انگار همه ی آدما اومدن تو این دنیا تا ما رو اذیت کنن!" اینا به خاطر همون کثرت هایی که گفتم پیش
می یاد و در واقع همون خارهاس!
گلسر راهکار هم می ده: "ما حق انتخاب داریم؛ می تونیم خودمون رو وارد چرخه فرسایشی تغییر آدما کنیم
(کنترل بیرونی) و می تونیم به جای اون، نگاه خودمون رو تغییر بدیم. (کنترل درونی) و ازشون انتظار نداشته
باشیم تا مطابق انتظارات ما رفتار کنن." البته این به معنای منفعل بودن نیست! وقتی ما تغییر کنیم، احتمال
تغییر آدمای دور و برمون هم بسیار زیاد می شه. اون صبوری واقعی و تغییر رفتار قلبی ما روشون تاثیر می ذاره؛
ضمن اینکه گلسر معتقده ما می تونیم علاوه بر این که با رفتارمون و روش های درستی که به کار می گیریم، در
آدما تغییراتی ایجاد کنیم، امکان دادن اطلاعات و آگاهی به آدما رو هم داریم. اگه درست و اصولی و بجا از این
آگاهی دادن استفاده کنیم، اونم تاثیرات خودش رو داره.
برای همه تون و همه عزیزانتون سال خوبی رو آرزو می کنم.
دیدار ما یکشنبه 8 فروردین 1395 (یکشنبه، اول فروردین، به من مرخصی بدین. ممنونم)
#هم_اندیشان
#لبخند_خدا
#370
#هم_اندیش
#امید
سلااااااام؛
راستش! عید که می شه آدم دلش عیدی می خواد. من اینو درک می کنم؛ پس عیدی شماها سر جاشه!
خیالتون راحت باشه. اصلا باورتون می شه یکی از دغدغه های این روزای من همین عیدی شماها بوده؟ آخه
دوس دارم عیدی من بهترین عیدی امسالتون باشه! اینه که این روزا هی با خودم می گم: "عیدیشون چی
باشه، آخرشه؟" آخرش گفتم حاصل عمرم رو بهشون می دم. حاصل عمرم رو! و مطمئنم اگه روزیتون باشه و
بگیرین مطلب رو، سال جدید رو یه جور دیگه شروع می کنین و اینجوری می شه که عیدی من بهترین عیدی
امسالتون از آب درمی یاد!
راستش! من، محمدرضا بیدگلیان، در 42 سال و 8 ماه و دو روزه گی زندگیم بیشتر از هر روز دیگه ای از عمرم و با
تمام وجود، به این نتیجه رسیدم که اگه می خوام هم خودم آرامش داشته باشم و هم دیگران، باید خودم رو
تغییر بدم، نه دیگران رو! یعنی کنترل درونیء (خودم) به جای کنترل بیرونیء (دیگران)! چیزی که پروفسور گلسر
(Glasser) می گه.
من نمی تونم از دیگران انتظار داشته باشم اونی باشن که من می خوام و دوست دارم؛ کاری رو انجام بدن که
من می خوام و دوست دارم؛ چیزی رو بگن که من می خوام و دوست دارم. هر لحظه ممکنه یه کسی خواسته
یا ناخواسته، چیزی رو بگه و یا رفتاری انجام بده که به من بربخوره و یا من رو عصبانی کنه!!! چون این دنیا دنیای
کثرت ها است. هر کسی تیپ و شخصیت و مزاج و خلق و خو و شعور و تربیت و فرهنگ و درک و بینش خاص
خودش رو داره. از طرفی مگه می شه با همه قطع رابطه کرد؟ با پدر، مادر، خواهر و برادر، خانواده همسر،
دوستان و همکاران و...
اینجوری، عرصه زندگی به انسان تنگ می شه. اصلا انسان ذاتا یه موجود اجتماعیه. افسانه ی خارپشت ها
یادتونه؟
"در عصر یخبندان، بسیاری از حیوانات براثر سرمای شدید، نابود شدند. خارپشت ها وخامت اوضاع را دریافتند و
تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و همدیگر را حفظ کنند؛ ولی خارهایشان یکدیگر را در کنار هم زخمی می کرد.
مخصوصا وقتی که به همدیگر نزدیکتر بودند و در نتیجه، گرمتر. به همین خاطر تصمیم گرفتند از هم دور شوند و
این باعث می شد از سرما یخ بزنند. از این رو مجبور شدند انتخاب کنند: یا گرمای همراه خار دوستان را و یا
نابودی را! دریافتند که باز گردند و گردهم آیند. آموختند که با زخم های کوچکی که همزیستی به وجود می آورد
کنار بیایند؛ چون گرمای وجودشان برای یکدیگر لازم تر است."
کنترل درونی یعنی کاری که این خارپشت ها کردند. می گم یادتونه چن وقت پیشا به نقل از پروفسور گلسر
گفتم: "انگار همه ی آدما اومدن تو این دنیا تا ما رو اذیت کنن!" اینا به خاطر همون کثرت هایی که گفتم پیش
می یاد و در واقع همون خارهاس!
گلسر راهکار هم می ده: "ما حق انتخاب داریم؛ می تونیم خودمون رو وارد چرخه فرسایشی تغییر آدما کنیم
(کنترل بیرونی) و می تونیم به جای اون، نگاه خودمون رو تغییر بدیم. (کنترل درونی) و ازشون انتظار نداشته
باشیم تا مطابق انتظارات ما رفتار کنن." البته این به معنای منفعل بودن نیست! وقتی ما تغییر کنیم، احتمال
تغییر آدمای دور و برمون هم بسیار زیاد می شه. اون صبوری واقعی و تغییر رفتار قلبی ما روشون تاثیر می ذاره؛
ضمن اینکه گلسر معتقده ما می تونیم علاوه بر این که با رفتارمون و روش های درستی که به کار می گیریم، در
آدما تغییراتی ایجاد کنیم، امکان دادن اطلاعات و آگاهی به آدما رو هم داریم. اگه درست و اصولی و بجا از این
آگاهی دادن استفاده کنیم، اونم تاثیرات خودش رو داره.
برای همه تون و همه عزیزانتون سال خوبی رو آرزو می کنم.
دیدار ما یکشنبه 8 فروردین 1395 (یکشنبه، اول فروردین، به من مرخصی بدین. ممنونم)
#هم_اندیشان
#لبخند_خدا
#370
#هم_اندیش
#امید
۱۲.۷k
۲۴ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.